مثل همه شبها اینبار نیز رفتم بخوابم ولی نمی دانستم امشب با شبهای دیگر فرق دارد من در سن 52 سالگی هستم نیمه های شب با دردی ناگهانی که در دست سمت چپم بوجود امده بود از خواب بیدار شدم تعجب کردم چرا و چگونه این درد به سراغم امد ظاهرا که همه چیز خوب و ظبیعی بود علت و علل این درد ناشی از چی بود؟ البته میتوانستم درد را تحمل کنم در ان لحظه پیش خودم فکر کردم شاید چون شبها عادت به خوابیدن بر روی دستهام دارم این جوری شده و به خودم گفتم فردا حتما خوب میشود اما فردا شد ولی خوب نشد اما دردی نداشتم ولی فهمیدم که دیگر مثل گذشته نمیتوانم دستهام را کامل حرکت دهم دستم را نمی توانستم به بالای سرم ببرم و همچنین اگر با دستم پشت سرم را دست می زدم در قسمت کتف و شانه و قسمتی از بازو احساس درد میکردم و اگر دستم را به پشتم نزدیک می کردم احساس درد داشتم الان تقریبا نزدیک به یک ماه شده چون وضع مالی من هم خوب نیست نمی توانم دکتر بروم البته من مجرد هستم و دوست هم ندارم ازدواج کنم یا باید معازه و خانه ای که دارم بفروشم تا خودم را معالجه کنم یا باید با همین صورت زندگی کنم ولی می ترسم بفروشم ولی باز هم دستم خوب نشود و شاید به این امید هستم که دستم خود به خود خوب شود الن بعد از گذشت 1 ماه از درد کمی کاسته شده ولی احساس می کنم محدوده حرکتی دستم کمتر شده امروز سه شنبه است 3/4/93 تیر ماه است از یکی پرسیدم به نظرت چرا دستم اینجوری شده اون گفت از اعصاب هست کمی اب گرم بزن بهتر می شود یکنفر دیگر گفت چیزی نیست خودش خوب می شود در سایتها هم نوشته ممکن است تاندون رگها سایدگی غضروف و حتی بلند کردن اجسام هر کسی یه چیزی گفته و چند مورد هم گفتند ناشناخته است ولی علایمی که بعد از درد گرفتن داشتم چند روز بعد احساس کردم دور کمرم یک چیزی مانند کمربند سفت بسته شده و نمی توانم راحت نفس بکشم یعنی بعد از نفس کشیدن درد می گرفت اما خوشبختانه این حالت فقط یرای 1 روز بود نه بیشتر یکی دیگر از علایمی که همان اولین روزهای درد در دستم بود اینکه احساس می کردم این درد جا عوض می کند یعنی در حالی که درد در دست چپ قسمت کتف و شانه و بازو بود بیشترین درد در بالای بازو و نزدیک ماهیچه است یکبار هم شب ود دردی در قسمت فک پایین صورت نردیک به گردن احساس کردم که این درد زمانی که در حال حرف زدن بودم به سراغم امد 2 یا 3 مورد اینجوری بود که دردش قابل تحمل بود ولی دیگر به انصورت نیست این درد احساس می کنم بعضی مواقع انگشتان دست و مچ هم در دست چپ هم راست و هم در رانهای پا و یکبار هم در پاشنه پا هم راست هم چپ اتفاق افتاد تا یک هفته قبل موقع خواب چه در روز چه در بیداری دست چپم درد می گرفت ولی همه این دردها قابل تحمل بودند قبل از اینکه دستم درد بگیره من همان روز صبح 2 تا نایلون سنگ و اجر شکسته اشغال را تا 300 متر بردم تا انها را در یک جای مخروبه اشغالی بریزم که بعد از همان روز شب شد درد گرفت ولی نه در همان لحظه بلکه بعد از اینکه شب شد در حال حاضر اجساس خستگی و کوفتگی در بازوی سمت چپ را دارم دیروز سعی کردم دستم را تا جایی که می توانم تکان ندهم و این خیلی خوب بود چون هیچ دردی نگرفت تا جایی که احساس کردم خوب شدم اما خوب نشده و فهمیدم در حالت استراحت و تکان نخوردن دست دردی نمی گیرد همین الان که در حال تایپ هستم دلم میخواد برم درون دستم ببینم چی شده و دردی ندارم ولی بعضی مواقع مثل تیر کشیدن بازو به صورت خیلی خفیف وجود دارد پس در حال حاضر من دستها را تا نصف می توانم بال ببرم چون بیشتر از ان درد می گیرد انگاری داره پاره میشود تا ببینم بعدها چه می شود همین الان آزمایش کردم ببینم میتوانم رو بازوهام شنا کنم دیدم نمیشود و فشار وارد میاید درد می گیرد اما میتوانم به خرید بروم و نایلون را که مثلا تا 3 یا 5 کیلو بار دارد حمل کنم ولی برای احتیاط و بدتر نشدن دست این کار را نمی کنم حالا اگر شخصی تجربه دارد می تواند در قسمت نظرات بگذارد
www.armin3d.com