مقاله در مورد اعتماد بنفس چگونه اعتماد به نفس خود را تقویت کنیم ؟
همه می دانیم داشتن اعتماد بنفس بالا یعنی موفقیت بیشتر و روز افزون در زمینه کار و تجارت برخورد با دیگران در کلیه امور زندگی در تجارت ورزشی زناشویی دوستی و همسر داری و روابط دوستانه
اعتماد به نفس چیست ؟
آیا نظر مساعدی نسبت به خودتان دارید و به خودتان احترام می گذاریم ؟ اگرپاسخ شما به سوالات اخیر مثبت باشد ، در این صورت می توان گفت که شما از یک من قوی و ایده آل ، برخوردار هستید ، اما اگرشما نظر مساعدی نسبت به خودتان نداشته باشید و برای خودتان احترام قایل نشوید ، می تون گفت که شما دارای من ضعیفی هستید .با این همه ، باید گفت که نظر فرد نسبت به خودش در موقعیتهای مختلف زندگی یکسان نیست و ممکن است که او دریک موقعیت خودش را خوب و قوی بپندارد ، ولی در موقعیت دیگری خود پنداری ضعیفی داشته باشد .
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز به نقل از شین هوا ، اعتماد به نفس، مقولهای است که برای تک تک انسانها از ارزش و اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. زمانیکه صحبت از استرس و تنشهای فراوان به میان میآید، اعتماد به نفس معمولاً یکی از خصوصیات افراد حرفهای به شمار میرود. بنابراین، این سؤال مطرح میشود، که چگونه میتوان به طور واقعی، اعتماد به نفس را ایجاد کرد؟
یکی از جنبههایی که میتوان از آن منظر به اعتماد به نفس نگاه کرد، این است که هر فرد در خلوت و تنهایی، با خودش چگونه صحبت میکند. به طور تقریبی هر فرد به طور روزانه در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ مرتبه کارهای فردیاش را ارزشیابی میکند. متاسفانه برای بیشتر افراد، این ارزیابیها با آنچه از خودشان انتظار دارند، فاصله بسیار زیادی دارد و بیشتر ارزشیابیها شکل انتقاد به خود میگیرند.
تحقیقات گویای این مطلب هستند که در یک فرد معمولی، ۸۰ درصد از این ارزیابیها جنبه منفی دارند و تنها ۲۰ درصد از آنها مثبت هستند.
اگر یک اشتباه معمولی کرده باشید، حداقل ۴۵ دقیقه در مورد آن خودتان را سرزنش میکنید: «واقعاً احمقانه بود، نمیتوانم باور کنم که این حرف از دهان من درآمده باشد، همه آنها داشتند مرا نگاه میکردند، احتمالاً وقتی امشب به خانه بروند، همهشان در مورد من صحبت خواهند کرد!»
اگر هم کارتان در این حد، بد نبوده باشد، باز هم یک منشی مخصوص پروندههای کارهای اشتباه دارید که در قسمت ذهن، مشغول به فعالیت هستند. در این مواقع او دست به کار میشود و فایلهای قبلی را چک میکند: «اجازه بدهید که موارد قبلی را بررسی کنم، بله فکر میکنم شما احمق هستید! در حقیقت هر روز بدتر از روز گذشته عمل میکنید، آن روزی را به یاد میآورم که….» بیشتر ما تبحر خاصی در کوچک شمردن خودمان داریم و کمتر قادریم که احساس خوبی در خودمان ایجاد کنیم.
حتی اگر زمانی از راه برسد که خودتان را به خاطر کار خوبی که انجام دادهاید مورد تشویق قرار دهید، باز هم این امر برای مدت زمان زیادی به طول نمیانجامد. ما معمولاً عادت کردهایم که ارزش موفقیت هایمان را دست کم بگیریم: «من خوش شانس بودم!» و یا «همه چیز به زمان مربوط میشود، من باید این کار را یک هفته پیش انجام میدادم!» و «شاید فرد دیگری میتوانست این کار را خیلی بهتر از من انجام دهد.»
آخرین باری که کار خوبی انجام دادید و از شدت خوشحالی نتوانستید پلک بر روی هم بگذارید به چه زمانی باز میگردد؟ شاید هیچ وقت!
البته هر چند از درون، خودمان را انتقاد میکنیم، اما در عین حال سعی میکنیم که در پیش روی دیگران خود را به بهترین نحو جلوه دهیم. معمولاً طوری خودمان را نشان میدهیم که دیگران احساس کنند ما در حدود ۹۰ درصد در کارهایمان به صورت مفید و مؤثر عمل میکنیم و در پیشروی آنها قبول میکنیم که انجام اشتباههای گاه و بیگاه، از خصوصیات انسانها به شمار میرود. شاید بتوانید دیگران را فریب دهید، اما نمیتوانید خودتان را فریب دهید.
زمانیکه شما چیزهایی را که از خودتان میدانید با چیزی که دیگران در جمع از شما میدانند، مقایسه میکنید، درست در آن زمان است که احساس شکست عمیقی به شما دست میدهد. زمانیکه به سمت انتقاد فردی روی میآورید، نهایتاً به دنبال عزیزان، شرکا، دوستان و رؤسایی میگردید که حس اعتماد به نفسی را که ندارید به شما هدیه کنند.
متاسفانه در شرایطی که شما اعتماد به نفس خودتان را در گرو سخنان دیگران بگذارید، آن وقت کنترل شخصی از دست شما خارج شده و دیگران آن را کنترل خواهند کرد. اگر آنها از تایید کردن شما دست بردارند، آنگاه به شما احساس بیفایدگی دست خواهد داد، اعتماد به نفستان از هم پاشیده شده و احساس وابستگی بیشتری میکنید.
شما باید از ادبیات درستی برای صحبت با خود استفاده کنید. شاید اینطور بگویید که : «تو این کار را انجام دادی؟ تو احمقی! آیا کسی تو را دید؟ بله تو را دیدند! آیا آنها میدانند که من تو را میشناسم؟ منظورم این است که یاد آن زمانی افتادم که……» چه کسی یک همچین دوستی میخواهد؟ درون شما این استحقاق را دارد که به خوبی با آن رفتار کنید. یاد بگیرید که فضایی را به اشتباهاتتان نیز اختصاص دهید و آنها را به عنوان تجربه در مراحل بعدی زندگی به کار بندید.
هر چند اشتباه، جزیی از زندگی است، اما ما باید راههایی را پیدا کنیم که بدون ضربه زدن به استعدادهایمان تنها از انتقادهای سازنده بهره بگیریم. طوری به انتقاد کردن نگاه کنید که گویی قصد دارید به عنوان اطلاعاتی در زمینه بهبود اوضاع و به موفقیت رساندن خودتان استفاده کنید. هدف شما محکوم کردن و یا سرزنش نفستان نیست؛ بلکه باید به وسیله انتقاد، برای آینده خودتان یک پشتیبان محکم درست کنید که به شما اجازه دهد که فردا خیلی موثرتر از امروز عمل کنید!
شما مانند رانندهای هستید که سوار اتومبیلی در حال پیشروی به جلو است و در آن هیچ گونه ترمزی وجود ندارد. اگر شما وقت زیادی را صرف نگاه کردن به آینه عقب بکنید، ممکن است به درختی که در مقابلتان وجود دارد برخورد کنید. در حقیقت به همین دلیل است که آینه عقب خیلی کوچکتر از آینه جلو است. تمرکزتان را از آینه عقب بردارید و بیشتر بر روی آینه جلو تمرکز کنید.
قبول اینکه یکبار در زندگی اشتباه کردید، خیلی راحتتر و بهتر از این است که قبول کنید خودتان یک اشتباه هستید.
پس از اینکه مشکل به خصوصی را شناسایی کردید، میتوانید با مطرح کردن ۲ پرسش از خودتان بیش از پیش بر روی آیندهتان تمرکز کنید: اول چه کاری میتوانید برای تصحیح مشکل انجام دهید؟
اگر هر گونه عمل سازنده و یا عذرخواهی میتواند مشکل شما را حل کند، زمانی را فقط به این کار اختصاص دهید و پرسش دوم که مهمتر هم هست: اگر قرار است در آینده مجدداً چنین مشکل مشابهی برایتان رخ دهد، چگونه قصد دارید آن را کنترل کنید؟
اگر شما یک دوست و یا همکار با معرفت و ارزشمند دارید، میتوانید از او کمک بگیرید و مشورت بخواهید. اگر هم ندارید، عقاید خود را روی یک کاغذ بنویسید و این سؤالات را از خودتان بپرسید و حتیالامکان از انتقادهای شخصی خودداری کنید. زمانی که از گذشته خود چیزهایی یاد بگیرید و روی استراتژیهای جدید تمرکز کنید، میتوانید به راحتی در بازی زندگی موفق شوید.
اعتماد به نفس زمانی در شما ایجاد میشود که بتوانید از اشتباهات خود درس بگیرید و آنها را کنار بگذارید تا به موفقیت دست پیدا کنید. به چالشی که در مورد یاد گرفتن از اشتباهات فردی مطرح میشود، خوش آمد بگویید چرا که آنها مانند شنریزههایی هستند که شما را آماده تغییر میکنند و سبب میشوند تا قدمهای بعدی را محکمتر بردارید. سعی کنید در پایان هر روز خودتان را ارزیابی کرده و میزان کارایی خودتان را تخمین بزنید.
از تقویم شخصی برای ضبط موفقیتهای خود استفاده کنید، ممکن است شما برنده باشید و خودتان هم متوجه نشوید و یا به زودی از یادتان برود بنابراین یادداشت کردن را از خاطر فراموش نکنید.
آشنایی با انواع اعتماد به نفس :
* اعتماد به نفس رفتاری
* اعتماد به نفس احساسی ، عاطفی
* اعتماد به نفس روحی ومعنوی
به منظوران که اقتدار شخصی لازم رابه دست آورده و رضایت و غنایی که استحقاقش رادارید تجربه کنید ، به هر سه نوع اعتماد به نفس نیاز دارید.
– اعتماد به نفس رفتاری ، به معنای قابلیت وتوانایی در عمل کردن وانجام دادن کارهاست . از کارهای ساده گرفته تا کارهای سخت همانند جامه عمل پوشاندن به رویاهایتان . این همان نوع از اعتماد به نفس است که مورد نظر اغلب ماست .
– اعتماد به نفس احساسی وعاطفی به معنای توانایی در تسلط وبه کنترل در آوردن دنیای احساس وعواطف شماست .این که بدانید چه احساساتی دارید ، معنای ان ها را بفهمید وبتوانید انتخابهای احساسی درست بکنید وازخود در مقابل درد و رنج روحی ولطمه ها وصد مه های عاطفی محافظت کنید وبدانید چگونه روابطی صمیمی ، سالم ومانگار خلق نمایید .
– سومین نوع از اعتماد به نفس که مهم ترین انها می باشد ، اعتماد به نفس روحی ومعنوی است . این نوع از اعتماد به نفس همانا اعتماد وایمان شما به جهان هستی وکل آفرینش وموجودات است . این ایمان روحی که زندگی ، هدف ونهایتی مثبت را در پی
خواهد داشت وشمابه خاطر هدفی این جا هستید وزندگی ۷۰ – ۸۰ – ۹۰ ساله تان برروی این کره خاکی هدف ومقصودی را دنبال می کند .
اعتماد به نفس آن است که باور داشته باشید می توانید وتوانایی ان را دارید که تمام توانتان رابه کار بگیرید و شرایط واوضاع زندگی را آن گونه که مطلوب ودلخواه شماست تغییر دهید
چگونه اعتماد به نفس را در خود تقویت کنیم ؟
اصل اول – گذشته را بپذیرید وا ینده را دگرگون کنید
شما باید بدانید که گذشته را نمی توان تغییرداداما آینده هنوز آفریده نشده است . آینده چیزی نیست جز اندیشه های شما وکوشش برای افریدن انها . منظور ما این است که در بند گذ شته نباشید نه اینکه از تجربیات ، خطاها وشکستهای گذشته درس نگیرید .پس باید عاقلانه به گذشته نگاه کرد و اند یشه و وقت خود را صرف چیزی کنیم که توان آفریدن ودگرگون ساختن آن را داریم .
اصل دوم – درباره اهدافتان با خود گفتگو کنید .
اهداف را به صورت جملا تی مشخص در اورید وبه خود بگویید ان هم به صورت جملات مثبت . اهداف باید واقعی ومعقول باشند نه بلند پروازانه که دسترسی به انها ممکن نباشد ونه پیش پا افتاده که ارزش کوشیدن را نداشته باشند . اهداف معقولی برای هرساعت ، روز ، هفته وماه وضع کنید . موفقیت در اهداف کوتاه شما را برای دست یافتن به اهداف بلند مدت تشویق می کند و انگیزه تلاش را در شما بیدار می سازد . همواره اهداف را یاداور شوید تا بخشی از ضمیر ناخوداگاه شما گردد.
اصل سوم – تصمیم گرفتن را تمرین کنید .
روانشناسان نشان داده اند که کودکانی که در سالهای اولیه زندگی خود تشویق شده اند تا برای خود تصمیم بگیرند از دیگر کودکانی که این موقعییت را نداشته اند در اعتماد به نفس رتبه بالاتری کسب کرده اند .تمرین تصمیم گیری به شما کمک می کند تا نسبت به قدرت قضاوت خود اطمینان بیشتری به دست اورید ودرنتیجه اعتماد به نفس کامل تری کسب نمایید . مهم تصمیم گیری است .
یادتان باشد که :
قضاوت درست نتیجه تجربه است وتجربه خود نتیجه چندین قضاوت نادرست .
بنابراین از هرفرصتی برای تصمیم گیری استفاده کنید واین نیرو را در خود پرورش دهید .
تصمیم گیری مستلزم خطر پذیری واحساس مسئولیت است
اصل چهارم – نتایجی را که می خواهید مجسم کنید .
تصویر روشنی را از آنچه می خواهید به دست اورید ، داشته باشید این کار باعث می شود تا انرژی خودرا بران هدف متمرکز کنید . این برخورد تصویری باهمه آرمان ها و اهداف برای شما مفید است ویاری تان می دهد تا کم کم زمینه های -دست یابی به انها را فراهم سازید .
اگر می خواهید از شر خصلتی رها شوید خودر ا در حالتی تصور کنید که از آن خصلت هیچ اثری در شما نیست . همین تصویر وتکرار آن و انجام دادن تمرینهای اصلاحی به شما کمک می کند تا از آن خصلت نا خوشایند رها شوید . این کار خیال پردازی ، بی خاصیت نیست بلکه واقعیت روانشناختی پذیرفته شده ای است که به بسیاری کسا ن یاری رسانده است .
اصل پنجم – دربرخی زمینه ها متخصص شوید .
آگاهی عمومی لازمه زندگی فردی واجتماعی است اما کافی نیست . برای پیشرفت در زندگی فردی وحرفه ای شما باید در زمینه هایی متخصص ومنحصر به فرد باشید . همین نکته که شما چیزی می دانید ودیگران نمی دانند به شما اعتماد به نفس می دهد . باید اموزش مداوم را به عنوان یک اصل در زندگی خویش بپذیرید .