از ترمینال آزادی تهران بلیط اتوبوس را گرفتیم و سوار اتوبوس شدیم اتوبوسش خوب بود ولی ما انتظار داشتیم بهتر باشه وقتی نزدیکی های مرز بازرگان رسیدیم چند ساعت شده بود به نظرم 10 ساعت شده بود و من خسته شده بودم ولی هیجان دیدن ترکیه برایم هیجان انگیز تر بود

از یک نفر پرسیدم چقدر مانده تا استانبول گفت 1000 کیلومتر من ناگهان چشمهایم سیاهی رفت و قبل از اینکه بیهوش شوم به همسفرم گفتم یکم اب به صورتم بزن

کمی اب به صورتم زد و بهوش امدم گفت چی شده گفتم نمی دانم چرا وقتی شنیدم 1000 کیلومتر مانده ناگهان اینجوری شدم در مرز بازرگان دیدم اتوبوسهای خیلی زیادی هم از طرف ایران هم از طرف ترکیه تعدادشان خیلی زیاده گفتم واه این همه باید برن تا نوبت ما بشه

خوب بود  تعداد بازرسی ها بیشتر بود تا این همه اتوبوس تو صف نایستند

خلاصه انجا پول عوارض خروجی را دادیم نفری 6 هزار تومان بود

پاسپورتها را نشان دادیم و بعد از اینکه 5 ساعت انجا معطل شدیم وارد خاک ترکیه شدیم

بین راه چندین بار اتوبوس برای غذا خوردن صبحانه و نهار و شام نگاه داشت

مناظر ترکیه و ادمهایش یک جوری دیگر بودند یعنی انگار دست نخورده باشند و چه جوری میشه بیان کرد انگار هم در زمان قدیم هم جدید باشی هم جدید

یعنی هر چیزی سر جای خودش بود انجا کلاغها را دیدم که تو ایران اصلا به کلاغها توجه نمی کردم انجا چمنزارهایی دیدم رودخانه ها دشت و سرسبزی جاده های بسیار باریک که هر یک ساعت یک ماشین از کنار اتوبوس ما رد می شد

در بین راه پاسگاههای کوچکی بودند که بعضی وقتها اتوبوس را نگاه می داشتند

کم کم از روستاهها و شهرهای ریز و درشت گذشتیم رفتیم و رفتیم تا به استانبول رسیدیم از ان پل بزرگ که ترکیه اسیایی را از ترکیه اروپایی جدا می کرد کلیساها را می دیدیم

ساختمانهای انجا اکثرا قدیمی بودند

بسیار قدیمی وقتی ترکیه استانبول را دیدم مثل این بود که داخل تاریخ شدم و در کتابهای تاریخ خودم نیز هستم زمان عثمانی را میشد از نزدیک دید

اتاتورک بنیانگزار ترکیه جدید

انها هم حالت اسیایی داشتند هم اروپایی ولی در کل کشور خیلی خوبی بود و از کشورهای دیگر خیلی برای مسافرت به انجا امده بودند

قیمت هتلها هم خوب بود از شبی 20 هزار تومان شروع می شد تا به بالا و مجهز به اینترنت سرعت بالا بودند

فقط تعجب می کردم که چرا انها انگلیسی بلد نبودند و این تعصبی بود که به زبان خودشان داشتند اگر انگلیسی بلد باشند برایشان خیلی بهتر بود

چون این همه توریست انجا بود کلی از این راه می توانستند پول بگیرند تا دیگر مجبور نباشند خارجی ها را استخدام کنند صنعت توریست و جهانگردی خیلی فایده داره و مقاله های رایگان زیادی نیز در این باره می نویسند

در ترکیه به ادم خیلی خوش می گذرد مردمانی بسیار مهربان داشتند شاید ما پول خرج می کردیم و توریست بودیم اینجور بود ولی به هرحال خیلی خوب بود موقع برگشت با هواپیما امدیم