یه خواهش : لطفا مطالب این پست رو کامل و دقیق بخونید ، ثنک یو وری ماچ

سلام

سلام به همه شما که ، وقت میذارین و دست نوشته های منو میخونید ….

امیدوارم که حالتون خوب خوب خوب باشه و مثل همیشه وقتی به وبسایت من میائید شاد و سرحال باشید ، همون طور که اول پست ازتون خواهش کردم ، این پست شاید طولانی و خنده دار و بد و خوب باشه ، ولی خواهشا همشو بخونید .

من زمانی که میخواستم بیام مالزی ، هر روز صبح پا می شدم و اولین کارم این بود که سایت گوگل رو باز کنم و در مورد مالزی تحقیق کنم ، تا ببینیم چی به چیه ؟

تا کلمه مالزی رو تو گوگل میزدم صدوپنجاه میلیون سایت فارسی در مورد مالزی میومد بالا ، البته دستشون درد نکنه که این اطلاعات رو مینویسند و اطلاع رسانی میکنند .

خدایی من خیلی ازشون استفاده کردم .

باور کنید از این همه وبسایتی که میخوندم ، حتی یکیشون رو ندیدم که یک کلمه در مورد بدی های مالزی نوشته باشند ، با خودم گفتم خدارو شکر ، دارم میرم یه کشوری که همش خوبیه و دلخوشی .

تا اینکه با هزار بدبختی به همراه همسرم ،  اومدم و رسیدم به مالزی و خدای بزرگ توفیق راه انداری این سایت و اطلاع رسانی به شما عزیزان رو بهم داد .

و با خودم میگفتم چرا این همه سایت یکیشون از این معایبی که الان دارم تو مالزی میبینم ، ننوشته اند ؟؟؟

جواب این سوال رو خودتون میدونید ….

من از 2 تا کار تو زندگیم متنفرم :

۱- دروغگویی

۲- از خودم تعریف کردن

و از یک خصلت خودم خیلی خوشم میاد :

اینکه با هیچ کس رودربایستی ندارم و همیشه سعی کردم ، رک و راست باشم و طرفدار حقیقت .

حالا که خدا توفیق اطلاع رسانی رو بهم داده ، دوست ندارم همش از خوبی های مالزی براتون بگم ، تصمیم گرفتم که این پست رو بنویسم و در مورد بدی ها و معایب مالزی ، حسابی روشنتون کنم . بعضی از جاهای این پست شاید به خنده باشه و بعضی از جاهاش شاید ، باعث بشه بعضی از دوستان از دست من ناراحت بشن .

بازم خواهش میکنم اگه جاییش رو بد نوشتم ناراحت نشین ، چون من دیگه اومدم مالزی و دارم زندگی میکنم و درس میخونم ، حالا چه بد باشه ، چه خوب ، دیگه میمونیم تا درسمون تموم بشه ،  پس این مطالب همش برا شماست که دارین تازه میائین .

ولی میخوام همه بدی ها و خوبی ها رو با دلایل منطقی بذارم کنار هم ، تا شما هم ، همشونو بذارید کنار هدفتون ، که اگه اینها باعث نرسیدن به هدفتون میشه ، برای همیشه مالزی و تحصیل در مالزی رو از ملکه ذهنتون خارج کنید .

اول این رو بگم ، نمیدونم چرا اکثر ما ایرانی ها وقتی میخواهیم ، یه جایی بریم ، وقتی میخواهیم یه چیزی بخریم ، وقتی میخواهیم ، یه چیزی انتخاب کنیم و حتی وقتی میخواهیم ازدواج کنیم ، فقط و فقط ، اول از همه به بدیهاش فکر میکنیم و هدف از انتخاب یا خریدن یا رفتن ، دیگه برامون بی ارزش میشه ؟

یه خاطره تقریبا آموزنده از من و دوستم رو بخونید :

من یه روز تو مالزی با یکی از دوستانم که اهل کشور چین بود ، رفتم بازار تا برا شازده پسر ، یه گوشی موبایل بخریم ، رفیم Low yat plaza که یه پاساژ خیلی بزرگ در کوالالامپوره و معدن ، موبایل و لب تاب و کامپیوتره ، از این همه گوشی های خوشگل و با امکانات و به قول خودمون باحال ، دست گذاشت روی یه گوشی نوکیا 1100 ، آقا منو میگی ، کلی کفری شدم ، چون وضع مالیش خوب بود و میتونست گوشی های خیلی بهتری بگیره ( البته بهتر از 1100).

ما شروع کردیم فقط ار بدی های این گوشی بدخت گفتیم ، 1100 بیچاره هم هی چشم غزه میرفت به ما ، منم عین خیالم نبود .

هی از بدی های این موبایل بدبخت گفتم ، گفتم آقا جون این دوربین نداره ، اقا این بلوتوث نداره ، آقا زشته تو اینو بگیری دستت ، فردا میگن طرف ماشینش 20 میلیونیه ولی گوشیشو  نگاه کن  ، دوست چینی من ، یه کم اعصابش خورد شد و رو کرد به من و گفت :

آقا میلاد ، من میدونم وضع مالیم خوبه ، من میدونم ماهی 2 میلیون هزینه زندگیمه ، من میدونم ماشینم گرون قیمته و همه دارن میبینند در صورتی که برام مهم نیست ، ولی تنها هدف من از گوشی خریدن ، اینه که : یه موبایلی داشته باشم ، که سیم کارت توش جا بشه و کسی بتونه به من زنگ بزنه و چند تا کلید هم روش باشه تا من بتونم باهاش شماره بگیرم .

گفت این هدف منه از گوشی خریدن نه چیز دیگه ای ، پس این گوشی منو به هدفم میرسونه ، و گوشی گرون هم اگه بخرم همین کار رو میکنه ، ولی درواقع باید بیشتر پول بدم ، حالا چرا من که میتونم ، با پول کمتر به هدفم نرسم ؟

باور کنید سر جام خشکم زد و همه حرفاشو با مشت کوبیدم تو سرم و برا همیشه به عنوان یه تجربه خوب و منطقی آویزه گوشم میکنم .

دیگه حرفی برا گفتن نداشتم و گوشی رو خریدیم و بعدش جاتون خالی رفتیم مگدونالد واسه شام .

میبینید ! واقعا بعضی ها هدفشون خیلی براشون مهمه ، و برای رسیدن به هدفشون هیچ چیزی براشون مهم نیست ، مثلا اون براش مهم نبود که با اون همه دارائی کسی بهش بگه گوشیت مثل ، گوشت کوبه .

ما هم باید همیشه سعی کنیم که هدفمون با ارزش ترین باشه در زندگیمون و نذاریم محرکهای خارجی ما رو از اهدافمون دور کنند .

من هم اینجا بر اساس ایمیلها و سوالاتی که شما برام ارسال میکنید ، میخوام همه بدی ها و خوبی های مالزی رو بذارم کنار هم و براشون دلیل منطقی بیارم و شما خودتون دیگه خوب فکر کنید که اگه هر کدوم از معایب مالزی باعث نرسیدن به هدفتون میشه ، دیگه مالزی نیائید . البته حرفهایی که من اینجا میزنم ، یکسری هاشون رو تا به حال ندیدم و فقط شنیده ام ، ولی برای اینکه این پست کامل باشه ، هر چیزی که به ذهنم برسه براتون میگم .بخصوص مواردی که شما با ایمیلهاتون ازم میپرسین .

۱- تو مالزی بعضی از مردمش ، در مناطق دور افتاده ، با دست غذا میخورند و وقتی قاشق دستشون میگیرند ، رگ پست گردنشون درد میگیره ( این تیکه برا خنده بود ) ، یعنی با دست غذاخوردن رو به قاشق ترجیح میدهند ( البته شمارشون خیلی کمه ) ، اگه واقعا با دست غذا خوردن یه مالایی نمیذاره به هدفت برسی ، مالزی نیا .

آیا واقعا اینقدر هدفتون سسته که اگه یه نفر کنارتون با دست غذا بخوره ، شما رو عذاب میده و نمیذاره به هدفت برسی ؟ خوب اگه هدفت مهم باشه ، این مورد اصلا نباید برات مهم باشه ، فوقش اینه که میری یه جایی از مالزی زندگی میکنی ، که مردمش با قاشق غذا بخورند .

۲- تو مالزی ، اگه با یه مالایی دعوا کنی تو خیابون ، هیشکی که نمیاد جداتون کنه ، هیچ ، اگر هم مقصر شما نباشید ، هر چی مالایی اون دور و بر باشند ، میان و هر چی به دستشون برشه ، تا جایی که میخوری ، میزنندت ، بعدش برات یه ماشین میگیرند تا بری بیمارستان ، بعدش هم دیگه هیچ وقت اونها رو نمیبینی . اگه واقعا آدم دعوایی هستی و دوست داری شب و روز به مردم گیر بدی و دعوا کنی و کتک خوردن در مالزی نمیذاره به هدفت برسی ، مالزی نیا .

آیا ما ایرانی ها میائیم اینجا درس بخونیم یا دعوا کنیم ؟ اصلا یه ادم تحصیلکرده دعوا میکنه ؟ اگه به کسی کاری نداشته باشی تو مالزی و سرت تو زندگی خودت باشه و سالم بری و سالم بیای آیا کسی بهت گیر میده که دعوا کنی ؟ مردم مالزی به هیچ عنوان به هیچ کس گیر نمیدن و سر چیزهای الکی دعوا نمیکنند ، ولی اگه دعوا بشه تمومه . پس اگه هدفت تو زندگیت مهم باشه هیچ وقت به این موضوع فکر نمیکنی . و میای اینجا سرت تو کار خودت و به درست میرسی ، من خودم تا به حال با هیچ مالایی ای اینجا حتی لفظی هم دعوامون نشده .

۳- تو مالزی ، هیچ وقت برف نمیاد ، اگه واقعا برف نباریدن نمیذاره به هدفت برسی ، مالزی نیا .

آیا واقعا اینقدر هدفت سسته که اگه برف نیاد نمیذاره به هدفت برسی؟ اگه واقعا کسی از این موضوع تو مالزی رنج میبره بهتره که هیچ جای دنیا نره و هیچوقت برا خودش هدفی تععین نکنه و تا آخر عمر بدون هدف باشه .

۴- تو مالزی ، میگن پلیس الکی جلوتو میگیره و ازت پول میگیره ، اگه رشوه دادن به پلیس نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

آیا هدفتون اینقدر سسته که حتی نمیتونی ، یه شرایطی ایجاد کنی که ، پلیس بهت گیر نده و اگر هم گیر داد ازت پول نگیره ؟

اگه شما همه مدارک شناسایی همرات باشه و تو خیابون هم به کسی آزار نرسونی و موقع رانندگی هم مدارکت کامل باشه و گواهینامه داشته باشی و مقررات رو رعایت کنید ، هیچ وقت پلیس بهتون گیر نمیده و اگر هم گیر بده و ببینه مدارکتون کامله و هیچ خلافی نکردی  ، بهتون میگه برو به امون خدا .

اگه ادم منظمی باشی و همه مدارکت کامل باشه و خلافکار نباشی ، به نظرم نباید اصلا به این مورد فکر کنید . تو ایران خودمون هم اگه بد رانندگی کنید جریمه میشید ، اگه گواهی نامه نداشته باشید جریمه میشید .

۵- تو مالزی ، میگن ، کیف قاپی و موبایل دزدی زیاد میشه ، اگه واقعا دزدیدن کیفت یا موبایلت نمیذاره به هدفت برسی ، مالزی نیا .

این رو من قبول دارم که اینجا از این کارها میشه ، ولی در قسمت امنیت در مالزی گفتم ، آیا اگه موبایلتو به جای روی کمر بستن و دور گردن انداختن بذاری تو جیبت ، اصلا کسی میفهمه که موبایل داری ؟ تا بیاد بدزده ؟آیا وقتی تو رستوران میری ، اگه حواست به کیفت باشه و تو خیابون هم حواست باشه و تو کافی تریا ها کیفتو نندازی رو میز به امون خدا ، کسی میاد کیفت رو یا موبایلت رو بدزده ؟

اگه واقعا نمیتونی وسایلتو حفظ کنی و این مورد براتون مهمه ، اصلا به هدفتون فکر نکنید چه برسه به مالزی اومدن ، این مورد هم به نظر من نباید برای رسیدن به هدفتون مهم باشه ، چون اگه همیشه حواستون باشه ، هیچ وقت وسایلتون رو نمیدزدند . من تا به حال تو مالزی ، چون حواسم جمع بوده کسی چیزی ازم ندزدیده . و اگر هم کسی بهم بگه میلاد دیروز کیف منو دزدیدند ، من بازم نمیگم مالایی ها دزدند ، بلکه میگم خودت مقصر بودی که مالتو سفت نگه نداشتی . همه جای دنیا هم کیف دزد داره و هم موبایل دزد ، ولی کیف و موبایل کسی رو میدزدند که حواسش به مالش نباشه .

۶- تو مالزی میگن مردمش اصلا بلد نیستند انگلیسی حرف بزنند ، تازه اون یه ذره انگلیسی هم که بلدی از یادت میره ، اگه یاد نگرفتن انگلیسی نمیذاره به هدفت برسی و با انگلیسی حرف زدن مردم مالزی مشکل دارید و نمیداره به هدفتون برسید ، مالزی نیا .

آیا به نظر شما ، تو یه کشوری مثل مالزی که از اول ابتدایی تا دکترا ، مردمش با انگلیسی ، سرو کار دارند و همه دانشگا هاش بین المللی هستند ، اکثر اساتیدشون در کشورهای اروپایی درس خوندند ، بازم انگلیسی بلد نیستند حرف بزنند ؟

تو مالزی تا به حال نشده من به یه ادم برسم ، حالا چه از کارگر ساده چه از استاد دانشگاش ، انگلیسی بلد نباشه ، حداقلش اگه طرف سواد هم نداشته باشه منظور خودش رو میرسونه .

تو دانشگاه هم که همه انگلیسی حرف میزنند . تو ایران خودمون هیچ دانشگاهی زبان تدریسش انگلیسی نیست ولی مالزی همه دانشگاههاش انگلیسی تدریس میکنند .

شما تو ایران یه مدرسه بین المللی پیدا نمیکنید که حداقل بچه هامون برن اونجا به زبان انگلیسی درس بخونند ، باید ماهی چند صد هزار تومان بدیم آموزشگاه های زبان تا بعد از 2 سال تازه Hello  و How are you  یاد بگیرند ، ولی تو مالزی هر گوشش که میری مدرسه اینترنشنال داره .

اکثر شرکتهای مالزی ، قانون دارند که اگه یه مالایی بخواد بره اونجا کار کنه باید حتما زبان انگلیسی بلد باشه ، همه فروشنده های ، فروشگاه های مالزی انگلیسی بلدند .

اگه واقعا کسی بهتون گفت مردم مالزی بلد نیستند انگلیسی حرف بزنند ، بدونید که اون بنده خدا ، خودش انگلیسیش مشکل داره و چون انگلیسی بلد نیست ، و نمیفهمه طرف چی میگه ، فکر میکنه داره اشتباه میگه .

در این مورد بعضی از دوستان ایمیل زده بودند که ما شنیدیم مردم مالزی انگلیسی بلد نیستند ، که براتون توضیح دادم .

۷- تو مالزی اگه خدایی ناکرده ، کارتون به اداره پلیس بیفته ، اگر هم مقصر نباشی و از کسی بخوای شکایت کنید ، تا رسیدگی کنند ، 2 بار میارند و میبرندت ، کلی هم ازت پول میگیرند ، بعدشم میگن برو ما خودمون حلش میکنیم ، بعدش دیگه هیچ خبری ازشون نیست و اگه بازم بری میگن ما تو رو نمیشناسیم . اگه واقعا این خصلت ماموران اداره پلیس مالزی نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

من خودم تا به حال به هیچ کدام از اداره های پلیس مالزی مراجعه نکردم و حتی ادرس نزدیکترین اداره پلیس به خونمون رو هم بلد نیسم بعد از این همه مدت .

ولی از دوستان این مورد رو شنیده بودم ، و راست هم میگن ف واقعا تو اداره پلیس کارت رو که راه نمیندازند هیچ ، تازه ازت پول هم میگیرند .

آیا اگه کسی کارش به اداره پلیس کشیده میشه ، غیر از اینکه کار خلافی کرده باشه ، چیز دیگه ای هست ( البته سوع تفاهم پیش نیاد ) آیا اگه سزت تو زندگی خودت باشه و به کسی کاری نداشته باشی ، کسی بلایی سرت میاره که به خاطرش بری اداره پلیس و اونها هم کارتو انجام ندهند ؟

پس اگه هدفتون براتون مهم باشه ، هیچ وقت نه به کسی آزا میرسونید که برن شکایتتون رو کنند و نه اینکه با ادم های علاف و سرکوچه ای دوست میشین که بلایی سرتون بیارن که برین اداره پلیس و شکایت کنید و اونها هم کارتون رو راه نندازند .

۸- تو مالزی کرایه ماشین نسبت به ایران گزونتره ، اگه واقعا کرایه زیاد ماشین نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

در این مورد چیزی نمیتونم بگم ، ولی این واقعیت هست که اینجا کرایه ماشین زیاده ، ولی اگه پولش رو داشته باشید تقریبا 3 میلیون تا 3 میلیون و پانصد هزار تومن بدین یه ماشین دیگه محتاج تاکسی نمیشید .

در مورد کرایه ماشین ها در قسمت هزینه رفت و امد توضیح داده ام ، اگه واقعا پول کرایه ماشین نداشته باشید یا  پول خرید ماشین رو نداری مالزی نیا .

ولی آیا اگه کسی این پولها رو نداشته باشه اصلا به مالزی فکر میکنه ؟ نه ؟

اونی که پول کرایه ماشین تو مالزی رو نداشته باشه ، پس چط.ری میخواهد هزینه دانشگاه رو بده ؟ پس اگه کسی با این عیب مالزی مشکل داره مالزی نیاد .

۹- تو مالزی بنزین لیتری 580 تومانه ، اگه  میخوای تو مالزی ماشین بگیری و این هزینه زیاد ، نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

آره اینجا بنزین لیتری 580 تومانه ، آیا تو ایران خودمون الان بنزین لیتری 400 نیست ، البته بعضی ها من شنیدم 450 هم میخرند . یعنی فرقش با ایران لیتری 180 تومانه .

اگه اینجا بخوای درس بخونی و درست از ماشینت استفاده کنید ، و هدفتون براتون مهم باشه تقریبا سالی 200 تا 300 هزار تومان که بیشتر بدین ، پول بنزینتون با ایران یکی میشه .

در این حالت هم چیزی نمیگم ، فقط اینکه اگه این هزینه براتون زیاده و نمیتونید با این هزینه به هدفتون برسید ، دور مالزی خط بکشید .

۱۰- تو مالزی همه فصلهای سال ، بارون های قشنگ و بعضی مواقع شدید میاد ، اگه واقعا بارون نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

۱۱- تو مالزی همه فصل های سال ، برگ درختها سبره و همه جا بهاری و سرسبزه ، اگه واقعا برگ سبز درختها ، و چمن و صحرای سبز نمیداره به هدفت برسی مالزی نیا .

۱۲- تو مالزی از بهترین مارک های دنیا گرفته تا بدترینشون ، لباس از ایرا ارزونتر هست ، اگه لباس ارزون و مارک دار نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

۱۳- تو مالزی ، مسجد داره و خیلی هاشون مسلمانند ، اگه نعوذوبلله ، مسجدها و مسلمانهای مالزی نمیذاره به هدفت برسی ، مالزی نیا .

۱۴- تو مالزی همه دانشگاه ها بین المللی هستن و مدارکشون در دنیا اعتبار داره و به زبان انگلیسی تدریس میشه ، اگه همچین شرایطی نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

۱۵- تو مالزی همه مجتمع های مسکونی ، نگهبان 24 ساعته دارند ، اگه این نگهبانا نمیذارند به هدفت برسی مالزی نیا .

۱۶- تو مالزی اکثر دانشگاه های اروپایی و آمریکایی و استرالیلیی اینجا شعبه دارند و وقتی از اکثر دانشگاه ها مدرک میگیرید در واقع از اروپا مدرک گرفته اید ، اگه گرفتن مدرک از اروپا نمیداره به هدفت برسی ، مالزی نیا  .

۱۷- تو مالزی دانشگاهاش کنکور ندارند ، اگه نداشتن کنکور نمیداره به هدفت برسی مالزی نیا .

۱۸- تو مالزی اگه بخوای درس بخونی باید حتما زبان انگلیسی رو اول یاد بگیری ، اگه زبان انگلیسی و یادگیریش و کاربردهاش نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

۱۹- تو مالزی ، هزینه دانشگاههاش از دانشگاه آزاد این بالاتره ، اگه این هزینه زیاد رو نداری و نمیزاره به هدفت برسی مالزی نیا .

۲۰ تو مالزی ، دوره لیسانس 3 ساله هست ، اگه دوره لیسانس 3 ساله نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

۲۱- تو مالزی اکثر فروشگاه های بزرگ اینترنت مجانی دارند ، اگه اینترنت مجانی نمیداره به هدفت برسی مالزی نیا .

۲۲- تو مالزی اگه از فروشگاه های بزرگ بالای 30 هزار تومان خرید کنید ، یه کارت بهتون میدن و دفعه بعدی که اون کار رو با خودت ببری ، هر چی بخوای با 20 درصد تخفیف بهت میدن ، اگه این تخفیف نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

۲۳- تو مالزی ، بهترین غذا در بهترین رستوران ، پرسی 5000 تومانه ، اگه این مبلغ نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

۲۴- تو مالزی کرایه خونه از تهران و شهر های بزرگ ایران ارزونتره ، اگه این پول کم نمیداره به هدفت برسی مالزی نیا .

۲۵- تو مالزی بهترین گوشت ، بره یا گوساله نصف قیمت ایران و شاید کمتر باشه ، اگه خوردن گوشت ارزون نمیداره به هدفت برسی مالزی نیا .

۲۶- تو مالزی لب تاپ از ایران ارزونتره ، اگه لب تاب ارزون نمیداره به هدفت برسی مالزی نیا .

۲۷- تو مالزی وقتی یه وسیله با گارانتی میخری ، اگه خراب بشه از شرکت میان در خونه همون روز برات درستش میکنند ، ولی تو ایران باید خودت بری شرکت با کلی التماس بعدش وسیله رو بدی 1 ماه بعد بری بگیری ، اگه این حرکت شرکتهای مالزی نمیذاره به هدفت برسی ، مالزی نیا .

۲۸- تو مالزی ، اگه الان بلیط بگیری که 6 ماه بعد بری سنگاپور ، هزینه بلیطت میشه 30000 تومان ، یعنی برنامه میریزی از 6 ماه قبلش بلیط میگیری فقط با 30 هزار تومان . اگه این موقعیت نمیداره به هدفت برسی ، مالزی نیا .

۲۹- تو مالزی لوارم صوتی و تصویری از ایران ارزونتره ، اگه لوازم ارزون نمیداره به هدفت برسی مالزی نیا .

۳۰- تو مالزی لوازم خانگی از ایران ارزونتره ، اگه لوازم ارزون نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

۳۱- تو مالزی پول پیش خونه ها خیلی خیلی از ایران کم تره ، اگه این پول پیش کم نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

۳۲- هر چقدر اینجا اجاره ماهیانه بدی ، 3 برابرش میشه پول پیش ، یعنی اگه خونه بگیرید ماهی 200 هزار تومان ، پول پیشتون میشه ، 600 هزار تومان اگه پول پیش کم توی مالزی نمیذاره به هدفت برسی ، مالزی نیا .

۳۳- تو مالزی هزینه تعمیزات ماشین و مکانیکی ها 20 درصد از ایران گرونتره ، اگه این 20 درصد پول اضافه رو نداری و نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

۳۴- تو مالزی یک دانشجوی ایرانی هست ، به نام میلاد ، اگه از میلاد خوشت نمیاد و نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

۳۵- تو مالزی تا دلت بخواد رستوران ایرانی هست ، اگه رستوران ایرانی نمیذاره به هدفت برسی مالزی نیا .

۳۶- تو مالزی چون دانشگاه هاش بین المللی هستند ، یک سکوی پرش برا  ما ایرانی هاست به سوی دانشگاه های اروپایی و اگه زرنگ باشی میتونی بری راحت ، اگه پرتاب به دانشگاه های اروپا نمیداره به هدفت برسی مالزی نیا .

۳۷- تو مالزی وقتی میری مغاره کفش فروشی ، اول که وارد میشی از ورودتون تشکر میکنه ، و اگه هزار جفت کفش هم بگی برات میاره تا بپوشی و امتحان کنی ، و اگه هیچ کدوم رو نخری ، باز هم ازت تشکر میکنه و تا پشت در با صورت خندون بدرقه ات میکنه ، و خیلی هم تشکر میکنه از اینکه رفتی تو مغازش با اینکه هیچی نخریدی .

تو ایران اگه بری یه مغازه کفش فروشی ، به فروشنده 3 بار بگی کفش بیار ، هنوز نیوورده ، بهت میگه اگه نمیخری وقت مارو نگیر .

اگه این برخورد فروشنده های مالزی نمیذاره به هدفت برسی ، مالزی نیا .

۳۸- تو مالزی اونقدر ، جاهای تفریحی زیاده ، که اگه 4 سال هم بگردین بازم نصف جاها رو نرفتی ، اگه این همه جای تفریحی نمیذاره به هدفت برسی ، مالزی نیا .

ای بابا ، یکی بیاد جلوی منو بگیره ، الان این کیبورد میترکه ، من هی دارم میگم شما هم فقط میخونید ، بابا یکی بگه میلاد بسه دیگه .مگه این مالزی چیه ؟

باشه خودم همین جا  استپ میکنم  ، فکر کنم تا اینجا بس باشه .

همه این چیزهایی که گفتم واقعیتهای مالزی بود ، البته هیچ وقت نمیگم مالزی کعبه آماله ، اینجا و هر کجای دنیا که شما برین ، هم بدی داره و هم خوبی ، همه جای دنیا هم آدمهای بد هست و هم آدمهای خوب .

مالزی هم همینطوره ، هم بده و هم خوب .

ولی انصافا در زندگی شخصی من در مالزی ، اکثر بدی هایی که گفتم رو فقط شنیدم و تا به حای برام پیش نیومده ، مثلا من تا به حال کیفم رو ندزدیدند ، شاید به خاطر اینه که حواسم جمه.

من تا به حال اداره پلیس نرفتم .

من تا به حال با کسی دعوا نکردم

خلاصه سرم تو کار خودم بوده و خوشبختانه خدا هم همراه خودم و همسرم هست و از طرفی خوبی هایی که گفتم انصافا اینجا هست .

همون طور که گفتم من حرفم رو رک و راست میرنم همیشه .

با این حرفها نه تصمیم دارم یه کاری کنم ف که شما رو بکشونم اینجا ف و نه تصمیم دارم یه کاری کنم که نذارم کسی بیاد .

فقط دوست دارم همه چیز رو مثل واقعیت بهتون بگم . در صورتی که می خواهیند بیشتر بدونید از این سایت دیدن کنید   http://www.irantomalezi.com