همین امسال بود هوا هم گرم بود سال 93 بود هوس کردم یک بستنی بخرم و لیس بزنم بخورم چند تا هم بستنی فروشی کنار هم بودند خلاصه یکی از اینها را انتخاب کردم و رفتم گفتم یک بستنی بده قیمت رو هم گفت 3 هزار تومان تعجب کردم چی خبره مگه اون هم فهمید من شوکه شدم و 3 هزار تومان به اون دادم اون گفت 2 هزار تومان شده چرا 3 هزار تومان دادی گفتم اینجوری شنیدم بستنی فروش خندید گفت حتما توی دلت به من بدو بیراه گفتی من هم یک کمی خندیدم و گفتم حالا که 2 هزار تومان شد نه هیچ بد و بیراهی نگفتم اون 2 نانی کرد و به من داد من هم زود خوردم تا بستنی زود اب نشه.
رفتم یک بستنی بخرم
Comments Off on رفتم یک بستنی بخرم
نظرات
فعلا نظری ثبت نشده است
RSS نظرات برای دنبال کردن نظر ها.
امکان نظردهی در مورد این مطلب وجود ندارد