چرا دهانت بو میده چه خمیر دندانی میزنی؟ چگونه بوی بد دهان را از بین ببریم؟ راستش نمی دونم چیکار کنم هر جا میرم تا حرف میزنم میگن پیف پیف پیف یعنی دهانت بو میده بهترین خمیر دندانها رو هم استفاده کردم اما فقط همون لحظه اول خوبه بعدش خیلی زود دوباره بد بو میشه خودم هم احساس میکنم نه میتونم کسی رو ببوسم نه حرف بزنم خلاصه همه فرار می کنند کافیه دهان باز کنم همه گنجشکها هم یا بیهوش می افتند پایین از درخت یا فرار می کنن خوب بهترین راه چاره یک فاسق قاشق بردارم بزن به زبانت و بکش بیاد لا پایین میبینی یه عالمه سفیده و چیزهای بدبود که در دهانت به زبانت چسبیده بود اومده بیرون حالا آب نک نمک قرقره کن سپس مسواک بزن یا بهتره اول مسواک بزنی بعدش اب نک نمک یا مخلول تمیزکننده بزن ببین همه میان دنبالت تا حرف بزنی همه میگن بگو بگو بگو اما اگر همه اینکارها رو انجام دادی باز هم نشد غذاهای سرخ کردنی کمتر بخور مخصوصا از غذاهای آماده که معلوم نیست از چی درست کردن و پس از یک غذای سرخ کردنی فوری چای داغ نخور….armin3dجگونه بوی بد دهان را از بین ببیریم؟
چگونه بوی بد دهان را از بین ببریم؟
چرا دهانت بو میده چه خمیر دندانی میزنی؟
چرا دهانت بو میده چه خمیر دندانی میزنی؟ راستش نمی دونم چیکار کنم هر جا میرم تا حرف میزنم میگن پیف پیف پیف یعنی دهانت بو میده بهترین خمیر دندانها رو هم استفاده کردم اما فقط همون لحظه اول خوبه بعدش خیلی زود دوباره بد بو میشه خودم هم احساس میکنم نه میتونم کسی رو ببوسم نه حرف بزنم خلاصه همه فرار می کنند کافیه دهان باز کنم همه گنجشکها هم یا بیهوش می افتند پایین از درخت یا فرار می کنن خوب بهترین راه چاره یک فاسق قاشق بردارم بزن به زبانت و بکش بیاد لا پایین میبینی یه عالمه سفیده و چیزهای بدبود که در دهانت به زبانت چسبیده بود اومده بیرون حالا آب نک نمک قرقره کن سپس مسواک بزن یا بهتره اول مسواک بزنی بعدش اب نک نمک یا مخلول تمیزکننده بزن ببین همه میان دنبالت تا حرف بزنی همه میگن بگو بگو بگو اما اگر همه اینکارها رو انجام دادی باز هم نشد غذاهای سرخ کردنی کمتر بخور مخصوصا از غذاهای آماده که معلوم نیست از چی درست کردن و پس از یک غذای سرخ کردنی فوری چای داغ نخور….armin3d
چگونه ویز جیزو ویز جغل مغل درست کنیم؟
خوشمزه هست این خوراکی درست کردنش راحته جیز و ویز چیست؟چگونه ویز جیزو ویز جغل مغل درست کنیم؟ جیزو بیز هم میگن یا جل مغل چیست؟ جغل بغل همانطور که از اسمش پیدا هست و صدای جیز و ویز میده یک نوعی از غذای بسیار خوشمزه هست مواد مورد نیاز برای تهیه جیزویز چگر میخواد هر 2 تا جیگر رو میخواد هم جگر سفید هم جگر سیاه و گوجه و روغن همچنین مقداری هم پیاز قلوه و دل و روده هم به اندازه لازم نیازه برای اینکه جیزو بیز خوشمکزه در بیاد نمک فلفل و آبلیمو هم میخواد رب گوجه فرنگی هم یک قاشق بریزید 20 دقیقه آخر زردچوبه رو هم بریزید همچنین روغن و کره هم نیاز هست
جیز و ویز چیست؟ یا جل مغل چیست؟
جیز و ویز چیست؟ یا جل مغل چیست؟ جغل بغل همانطور که از اسمش پیدا هست و صدای جیز و ویز میده یک نوعی از غذای بسیار خوشمزه هست
همیشه یکی عاشقتره اون یکی معشوق اما به پای عاشق نمیرسه
عاشق واقعا عاشق و دوستش داره همیشه یکی عاشقتره اون یکی معشوق اما به پای عاشق نمیرسه تمام بذیهایش رو هم تحمل میکنه قهر میکنه میره اما بیشتر دلش برای عشقش تنگ میشه آه چقدر روزها و سبها تمام سالها بدنتالت گشتم باورم نمیشه با منی در کنار همیم یعنی این خواب نیست تو خودت به تنهایی همه دنیای منی اگر هوا سرد اگر سوزان و داغ بود در کنار تو همیشه معتدلم می گفتم کاش میشد با تو آشنا شد اونو میدیدم نمیدونستم چیکار کنم اونو می دیدم آه میکسیدم حداقل 2 کلمه حرف بزنم با تو فقط تو و دیگر هیچ دیدم دوستش دارم ای عشق آخه بگم تو چه هستی اگر عشق نبود آخر زیبایی رو ادم نمیدید دیدم نمیشه به اون نگم دوستت دارم رفتم جلو بله گفتم دوستت دارم ما به هم رسیدیم اون هم منو میخواست اون هم مثل من تنهای تنها بود توی این دوره زمونه عشق چیه صفا کدومه وفا چیست چه شد که عاشق شدم چه حسی داره عاشق شدن تا حالا عاشق شدی تا حالا شده پس از عاشق شدن جدا بشی؟ یه لحظه هست و کم کم بوجود نمیاد در یک لحظه یک نگاه پیش میاد چون اون از قبل در ذهنم بوده و در رویا اونو میخواستم منظور از اون اونی که نمیشناختمش اما مثل اینکه سالها اونو میشناسم و دلم میخواست با اون باشم در کنار هم باشیم شب و روز تشنه دیدارش بودم دوست داشتم شت و روز طوالانی تر بشه بیشتر با هم باشیم وقتی اون کنارم نبود احساس میکردم چیز بزرگی از زندگی در کنارم نیست و منتظر بودم اون زنگ بزنه فقط اونو می دیدم دیگر هیچی دلم میخواست پیشرفت کنم و به بالا بالاها برسم چون اونو داشتم نمیشه اصلا نمیشه با گفتن و نوشتن در مورد اون خواسته واقعی احساساتم رو بیان کنم اگر فقط یکبار می بوسیدمش یا منو می بوسید تمام بدنم در یک لحظه بهترین هورمونهای عمرم را در بدنم احساس می کردم باور کردنی نیست که چنین زندگی هم وجود داره در کنار هم سوار ماشین در جاده ها همه چیز رو زیبا و قشنگ میدیدم و فقط زیبایی هست و بس اما وقتی جدا شدیم کاملا همه اینها بر عکس میشد عجب دنیای پیچیده ای این قبل داره این احساسات جدایی میلیونها بار بدتر از هر چیز بدی است که تا اون لحظه تجربه کرده بودم احساس میکردم تمام بدنم در یک سیمان بتونی هست که بسختی میشه نفس کشید خدای من این دیگه چیه نه به اون همه شور و عشق نه به این همه درد اما اگر پس از جدایی دوباره به هم می رسیدیم دیوار بتونی داخل تنم می شکست و دوباره به اوج می رسیدم….
آه
آه چقدر روزها و سبها تمام سالها بدنتالت گشتم باورم نمیشه با منی در کنار همیم یعنی این خواب نیست تو خودت به تنهایی همه دنیای منی اگر هوا سرد اگر سوزان و داغ بود در کنار تو همیشه معتدلم می گفتم کاش میشد با تو آشنا شد اونو میدیدم نمیدونستم چیکار کنم اونو می دیدم آه میکسیدم حداقل 2 کلمه حرف بزنم با تو فقط تو و دیگر هیچ دیدم دوستش دارم ای عشق آخه بگم تو چه هستی اگر عشق نبود آخر زیبایی رو ادم نمیدید دیدم نمیشه به اون نگم دوستت دارم رفتم جلو بله گفتم دوستت دارم ما به هم رسیدیم اون هم منو میخواست اون هم مثل من تنهای تنها بود توی این دوره زمونه عشق چیه صفا کدومه وفا چیست چه شد که عاشق شدم چه حسی داره عاشق شدن تا حالا عاشق شدی تا حالا شده پس از عاشق شدن جدا بشی؟ یه لحظه هست و کم کم بوجود نمیاد در یک لحظه یک نگاه پیش میاد چون اون از قبل در ذهنم بوده و در رویا اونو میخواستم منظور از اون اونی که نمیشناختمش اما مثل اینکه سالها اونو میشناسم و دلم میخواست با اون باشم در کنار هم باشیم شب و روز تشنه دیدارش بودم دوست داشتم شت و روز طوالانی تر بشه بیشتر با هم باشیم وقتی اون کنارم نبود احساس میکردم چیز بزرگی از زندگی در کنارم نیست و منتظر بودم اون زنگ بزنه فقط اونو می دیدم دیگر هیچی دلم میخواست پیشرفت کنم و به بالا بالاها برسم چون اونو داشتم نمیشه اصلا نمیشه با گفتن و نوشتن در مورد اون خواسته واقعی احساساتم رو بیان کنم اگر فقط یکبار می بوسیدمش یا منو می بوسید تمام بدنم در یک لحظه بهترین هورمونهای عمرم را در بدنم احساس می کردم باور کردنی نیست که چنین زندگی هم وجود داره در کنار هم سوار ماشین در جاده ها همه چیز رو زیبا و قشنگ میدیدم و فقط زیبایی هست و بس اما وقتی جدا شدیم کاملا همه اینها بر عکس میشد عجب دنیای پیچیده ای این قبل داره این احساسات جدایی میلیونها بار بدتر از هر چیز بدی است که تا اون لحظه تجربه کرده بودم احساس میکردم تمام بدنم در یک سیمان بتونی هست که بسختی میشه نفس کشید خدای من این دیگه چیه نه به اون همه شور و عشق نه به این همه درد اما اگر پس از جدایی دوباره به هم می رسیدیم دیوار بتونی داخل تنم می شکست و دوباره به اوج می رسیدم….
اگر هوا سرد اگر سوزان و داغ بود در کنار تو همیشه معتدلم
تو خودت به تنهایی همه دنیای منی اگر هوا سرد اگر سوزان و داغ بود در کنار تو همیشه معتدلم می گفتم کاش میشد با تو آشنا شد اونو میدیدم نمیدونستم چیکار کنم اونو می دیدم آه میکسیدم حداقل 2 کلمه حرف بزنم با تو فقط تو و دیگر هیچ دیدم دوستش دارم ای عشق آخه بگم تو چه هستی اگر عشق نبود آخر زیبایی رو ادم نمیدید دیدم نمیشه به اون نگم دوستت دارم رفتم جلو بله گفتم دوستت دارم ما به هم رسیدیم اون هم منو میخواست اون هم مثل من تنهای تنها بود توی این دوره زمونه عشق چیه صفا کدومه وفا چیست چه شد که عاشق شدم چه حسی داره عاشق شدن تا حالا عاشق شدی تا حالا شده پس از عاشق شدن جدا بشی؟ یه لحظه هست و کم کم بوجود نمیاد در یک لحظه یک نگاه پیش میاد چون اون از قبل در ذهنم بوده و در رویا اونو میخواستم منظور از اون اونی که نمیشناختمش اما مثل اینکه سالها اونو میشناسم و دلم میخواست با اون باشم در کنار هم باشیم شب و روز تشنه دیدارش بودم دوست داشتم شت و روز طوالانی تر بشه بیشتر با هم باشیم وقتی اون کنارم نبود احساس میکردم چیز بزرگی از زندگی در کنارم نیست و منتظر بودم اون زنگ بزنه فقط اونو می دیدم دیگر هیچی دلم میخواست پیشرفت کنم و به بالا بالاها برسم چون اونو داشتم نمیشه اصلا نمیشه با گفتن و نوشتن در مورد اون خواسته واقعی احساساتم رو بیان کنم اگر فقط یکبار می بوسیدمش یا منو می بوسید تمام بدنم در یک لحظه بهترین هورمونهای عمرم را در بدنم احساس می کردم باور کردنی نیست که چنین زندگی هم وجود داره در کنار هم سوار ماشین در جاده ها همه چیز رو زیبا و قشنگ میدیدم و فقط زیبایی هست و بس اما وقتی جدا شدیم کاملا همه اینها بر عکس میشد عجب دنیای پیچیده ای این قبل داره این احساسات جدایی میلیونها بار بدتر از هر چیز بدی است که تا اون لحظه تجربه کرده بودم احساس میکردم تمام بدنم در یک سیمان بتونی هست که بسختی میشه نفس کشید خدای من این دیگه چیه نه به اون همه شور و عشق نه به این همه درد اما اگر پس از جدایی دوباره به هم می رسیدیم دیوار بتونی داخل تنم می شکست و دوباره به اوج می رسیدم….
اونو میدیدم نمیدونستم چیکار کنم اونو می دیدم آه میکسیدم
می گفتم کاش میشد با تو آشنا شد اونو میدیدم نمیدونستم چیکار کنم اونو می دیدم آه میکسیدم حداقل 2 کلمه حرف بزنم با تو فقط تو و دیگر هیچ دیدم دوستش دارم ای عشق آخه بگم تو چه هستی اگر عشق نبود آخر زیبایی رو ادم نمیدید دیدم نمیشه به اون نگم دوستت دارم رفتم جلو بله گفتم دوستت دارم ما به هم رسیدیم اون هم منو میخواست اون هم مثل من تنهای تنها بود توی این دوره زمونه عشق چیه صفا کدومه وفا چیست چه شد که عاشق شدم چه حسی داره عاشق شدن تا حالا عاشق شدی تا حالا شده پس از عاشق شدن جدا بشی؟ یه لحظه هست و کم کم بوجود نمیاد در یک لحظه یک نگاه پیش میاد چون اون از قبل در ذهنم بوده و در رویا اونو میخواستم منظور از اون اونی که نمیشناختمش اما مثل اینکه سالها اونو میشناسم و دلم میخواست با اون باشم در کنار هم باشیم شب و روز تشنه دیدارش بودم دوست داشتم شت و روز طوالانی تر بشه بیشتر با هم باشیم وقتی اون کنارم نبود احساس میکردم چیز بزرگی از زندگی در کنارم نیست و منتظر بودم اون زنگ بزنه فقط اونو می دیدم دیگر هیچی دلم میخواست پیشرفت کنم و به بالا بالاها برسم چون اونو داشتم نمیشه اصلا نمیشه با گفتن و نوشتن در مورد اون خواسته واقعی احساساتم رو بیان کنم اگر فقط یکبار می بوسیدمش یا منو می بوسید تمام بدنم در یک لحظه بهترین هورمونهای عمرم را در بدنم احساس می کردم باور کردنی نیست که چنین زندگی هم وجود داره در کنار هم سوار ماشین در جاده ها همه چیز رو زیبا و قشنگ میدیدم و فقط زیبایی هست و بس اما وقتی جدا شدیم کاملا همه اینها بر عکس میشد عجب دنیای پیچیده ای این قبل داره این احساسات جدایی میلیونها بار بدتر از هر چیز بدی است که تا اون لحظه تجربه کرده بودم احساس میکردم تمام بدنم در یک سیمان بتونی هست که بسختی میشه نفس کشید خدای من این دیگه چیه نه به اون همه شور و عشق نه به این همه درد اما اگر پس از جدایی دوباره به هم می رسیدیم دیوار بتونی داخل تنم می شکست و دوباره به اوج می رسیدم….
ای عشق آخه بگم تو چه هستی اگر عشق نبود آخر زیبایی رو ادم نمیدید
دیدم دوستش دارم ای عشق آخه بگم تو چه هستی اگر عشق نبود آخر زیبایی رو ادم نمیدید دیدم نمیشه به اون نگم دوستت دارم رفتم جلو بله گفتم دوستت دارم ما به هم رسیدیم اون هم منو میخواست اون هم مثل من تنهای تنها بود توی این دوره زمونه عشق چیه صفا کدومه وفا چیست چه شد که عاشق شدم چه حسی داره عاشق شدن تا حالا عاشق شدی تا حالا شده پس از عاشق شدن جدا بشی؟ یه لحظه هست و کم کم بوجود نمیاد در یک لحظه یک نگاه پیش میاد چون اون از قبل در ذهنم بوده و در رویا اونو میخواستم منظور از اون اونی که نمیشناختمش اما مثل اینکه سالها اونو میشناسم و دلم میخواست با اون باشم در کنار هم باشیم شب و روز تشنه دیدارش بودم دوست داشتم شت و روز طوالانی تر بشه بیشتر با هم باشیم وقتی اون کنارم نبود احساس میکردم چیز بزرگی از زندگی در کنارم نیست و منتظر بودم اون زنگ بزنه فقط اونو می دیدم دیگر هیچی دلم میخواست پیشرفت کنم و به بالا بالاها برسم چون اونو داشتم نمیشه اصلا نمیشه با گفتن و نوشتن در مورد اون خواسته واقعی احساساتم رو بیان کنم اگر فقط یکبار می بوسیدمش یا منو می بوسید تمام بدنم در یک لحظه بهترین هورمونهای عمرم را در بدنم احساس می کردم باور کردنی نیست که چنین زندگی هم وجود داره در کنار هم سوار ماشین در جاده ها همه چیز رو زیبا و قشنگ میدیدم و فقط زیبایی هست و بس اما وقتی جدا شدیم کاملا همه اینها بر عکس میشد عجب دنیای پیچیده ای این قبل داره این احساسات جدایی میلیونها بار بدتر از هر چیز بدی است که تا اون لحظه تجربه کرده بودم احساس میکردم تمام بدنم در یک سیمان بتونی هست که بسختی میشه نفس کشید خدای من این دیگه چیه نه به اون همه شور و عشق نه به این همه درد اما اگر پس از جدایی دوباره به هم می رسیدیم دیوار بتونی داخل تنم می شکست و دوباره به اوج می رسیدم….
خدا چرا عاشق شدم من
توی این دوره زمونه عشق چیه صفا کدومه وفا چیست چه شد که عاشق شدم چه حسی داره عاشق شدن تا حالا عاشق شدی تا حالا شده پس از عاشق شدن جدا بشی؟ یه لحظه هست و کم کم بوجود نمیاد در یک لحظه یک نگاه پیش میاد چون اون از قبل در ذهنم بوده و در رویا اونو میخواستم منظور از اون اونی که نمیشناختمش اما مثل اینکه سالها اونو میشناسم و دلم میخواست با اون باشم در کنار هم باشیم شب و روز تشنه دیدارش بودم دوست داشتم شت و روز طوالانی تر بشه بیشتر با هم باشیم وقتی اون کنارم نبود احساس میکردم چیز بزرگی از زندگی در کنارم نیست و منتظر بودم اون زنگ بزنه فقط اونو می دیدم دیگر هیچی دلم میخواست پیشرفت کنم و به بالا بالاها برسم چون اونو داشتم نمیشه اصلا نمیشه با گفتن و نوشتن در مورد اون خواسته واقعی احساساتم رو بیان کنم اگر فقط یکبار می بوسیدمش یا منو می بوسید تمام بدنم در یک لحظه بهترین هورمونهای عمرم را در بدنم احساس می کردم باور کردنی نیست که چنین زندگی هم وجود داره در کنار هم سوار ماشین در جاده ها همه چیز رو زیبا و قشنگ میدیدم و فقط زیبایی هست و بس اما وقتی جدا شدیم کاملا همه اینها بر عکس میشد عجب دنیای پیچیده ای این قبل داره این احساسات جدایی میلیونها بار بدتر از هر چیز بدی است که تا اون لحظه تجربه کرده بودم احساس میکردم تمام بدنم در یک سیمان بتونی هست که بسختی میشه نفس کشید خدای من این دیگه چیه نه به اون همه شور و عشق نه به این همه درد اما اگر پس از جدایی دوباره به هم می رسیدیم دیوار بتونی داخل تنم می شکست و دوباره به اوج می رسیدم….
تا حالا عاشق شدی تا حالا شده پس از عاشق شدن جدا بشی؟
چه حسی داره عاشق شدن تا حالا عاشق شدی تا حالا شده پس از عاشق شدن جدا بشی؟ یه لحظه هست و کم کم بوجود نمیاد در یک لحظه یک نگاه پیش میاد چون اون از قبل در ذهنم بوده و در رویا اونو میخواستم منظور از اون اونی که نمیشناختمش اما مثل اینکه سالها اونو میشناسم و دلم میخواست با اون باشم در کنار هم باشیم شب و روز تشنه دیدارش بودم دوست داشتم شت و روز طوالانی تر بشه بیشتر با هم باشیم وقتی اون کنارم نبود احساس میکردم چیز بزرگی از زندگی در کنارم نیست و منتظر بودم اون زنگ بزنه فقط اونو می دیدم دیگر هیچی دلم میخواست پیشرفت کنم و به بالا بالاها برسم چون اونو داشتم نمیشه اصلا نمیشه با گفتن و نوشتن در مورد اون خواسته واقعی احساساتم رو بیان کنم اگر فقط یکبار می بوسیدمش یا منو می بوسید تمام بدنم در یک لحظه بهترین هورمونهای عمرم را در بدنم احساس می کردم باور کردنی نیست که چنین زندگی هم وجود داره در کنار هم سوار ماشین در جاده ها همه چیز رو زیبا و قشنگ میدیدم و فقط زیبایی هست و بس اما وقتی جدا شدیم کاملا همه اینها بر عکس میشد عجب دنیای پیچیده ای این قبل داره این احساسات جدایی میلیونها بار بدتر از هر چیز بدی است که تا اون لحظه تجربه کرده بودم احساس میکردم تمام بدنم در یک سیمان بتونی هست که بسختی میشه نفس کشید خدای من این دیگه چیه نه به اون همه شور و عشق نه به این همه درد اما اگر پس از جدایی دوباره به هم می رسیدیم دیوار بتونی داخل تنم می شکست و دوباره به اوج می رسیدم….
هیچکس به اندازه تو شادم نکرد
در تمام عمر زندگیم تا این لحظه هیچکسی به اندازه دیدن و با هم بودن با تو شادم نکرد تمام شادیهای زندگیم یکطرف فقط یک ثانیه با تو بودن یکطرف حالا می فهمم که عشق درمان هر درد بی درمانی هست تو بزرگترین و بهترین داروی شفابخشی هستی که دیدم تا زمانی که با تو هستم هیج غمی ندارم و از همه پادشاهان دنیا هم خوشبخترم و لحظه حاضر نیستم جای خودم را با بزرگترین و ثروتمندترین پادشاه یا هر آدمی دیگر عوض کنم تا تو را دارم غمی ندارم…
ترس و وحشت در کشتی تاتانیک پس ار برخورد به کوه
همه چیز خوب بود اما ناگهان کشتی به یک یخ بزرگ برخورد کرد و متلاشی شد و نصف آنها را به کام مرگ برد ترس بر همه یدا کردند تایتانیک بزرگ بود اما سهل انگاری یک اشتباه و یک مرگ بزرگ را رقم زد
کشتی آراماس تایتانیک محصولِ رقابتی شدید بین شرکتهای کشتیسازی در نیمۀ اول قرن بیستم بود؛ بهخصوص رقابتی که میان شرکتهای وایت استار لاین (White Star Line) و کونارد (Cunard) بر سر ساختنِ بهترین کشتی بخار برقرار بود. کونارد شرکتی انگلیسی است که در آن دوران دو کشتیِ برجسته داشت. این کشتیها در آن زمان از پیچیدهترین و مجللترین کشتیها محسوب میشدند.
کشتیِ Mauretania از شرکت کونارد در سال ۱۹۰۷ به کار گرفته شد و سریعاً رکوردِ بالاترین میانگین سرعت در حین گذر از میان اقیانوس اطلس را ثبت کرد (۲۳٫۶۹ گره یا ۲۷٫۲۶ مایل در ساعت). این رکورد به مدت ۲۲ سال باقی ماند و شکسته نشد.
شاهکارِ دیگرِ کونارد کشتی Lusitania بود که در همان سال ۱۹۰۷ رونمایی شد و به دلیل طراحی داخلی فوقالعادهاش مورد تحسین و ستایش قرار گرفت. لوسیتانیا فرجامِ فاجعهآمیزی داشت؛ این کشتی در روز ۷ مه ۱۹۱۵ توسط یو-بوتِ آلمانی مورد حمله قرار گرفت و غرق شد. نزدیک به ۱۲۰۰ تن از ۱۹۵۹ نفری که در کشتی حضور داشتند کشته شدند و همین فاجعه باعث شد تا ایالات متحده آمریکا به جنگ جهانی اول ورود کند.
در همان سال بود که کونارد از دو کشتی مسافربرِ باشکوه خود پردهبرداری کرد. سپس رئیس کل وایت استار برنامۀ ساخت سه کشتی بزرگ را با ویلیام جی. پیری، رئیس هیئت مدیرۀ شرکت کشتیسازِ هارلند و ولف مطرح کرد. این کشتیها بخشی از کلاسِ جدید کشتیهای مسافربری «المپیک» بودند که در این کلاس هر کشتی میبایست ۸۸۲ فوت طول و پهنترین قسمت آن ۹۲٫۵ فوت پهنا داشته باشد که آن زمان بزرگترین کشتیهای جهان محسوب میشدند.
در مارس ۱۹۰۹ کار ساختِ این کشتیها در کارخانۀ عظیمِ کشتیسازی هارلند و ولف در بلفاست و ایرلند آغاز شد و بدون وقفه تا دو سال ادامه یافت. تایتانیک سومین مورد از این کشتیهای مسافربری بود.
در ۳۱ مارس ۱۹۱۱ تنۀ عظیمِ تایتانیک (بزرگترین شیء قابل حرکتِ ساختۀ انسان در آن زمان) به لبۀ اسکله و به داخل رود لاگان در بلفاست منتقل شد. بیش از ۱۰۰ هزار نفر در مراسم معرفی کشتی شرکت کردند که تنها یک دقیقه به طول انجامید و با موفقیت به پایان رسید.
سپس تنۀ کشتی سریعاً به یک لنگرگاه بسیار بزرگ بسته شد که در آنجا هزاران کارگر تقریباً یک سال را برای ساخت عرشههای کشتی، فضاهای داخلی مجلل و نصب ۲۹ دیگِ بخارِ عظیم سپری کردند. دیگهای بخار برای تأمین قدرت دو موتور اصلی کشتی استفاده میشدند.
نقصهای مرگبارِ کشتی تایتانیک «غرقنشدنی»
بر اساس برخی فرضیهها، کشتی تایتانیک از همان ابتدا از طراحیای رنج میبرد که بسیاری آن را شاهکار میدانستند. کشتیهای کلاس المپیک دارای یک بخش زیرِ آبِ دوگانه و ۱۵ محفظه با دیوارههای آببندیشده بودند. این محفظهها هر کدام درهای برقیِ آببندیشده داشتند که بهطور مجزا یا همزمان با استفاده از یک سوئیچ بر روی پل فرماندهی قابلکنترل بودند.
همین محفظههایِ مانع دخول آب بودند که مجلۀ شیپبیلدر (Shipbuilder) را برای به کار بردن لقب «عملاً غرقنشدنی» برای کشتیهای مسافربری المپیک تشویق کردند.
اما طراحی محفظۀ آببندیشده یک عیب اساسی داشت که از عوامل بسیار مهم در غرق شدن کشتی تایتانیک محسوب میشود. اگرچه دیوارههای محفظه هر کدام بهطور مجزا مانع دخول آب بودند، اما دیوارهایی که این دیوارهها را جدا میکردند تنها چند فوت بالاتر از سطح آب قرار داشتند. درنتیجه، آب میتوانست از یک دیواره به دیوارۀ دیگر سرازیر شود؛ مخصوصاً اگر کشتی تکان میخورد یا به سمت جلو مایل میشد.
دومین نقص ایمنی مهم که به مرگ شمار زیادی انسان انجامید، تعداد قایقهای نجاتِ کشتی تایتانیک بود. ۱۶ قایق نجات بهعلاوۀ چهار قایقِ انگلهارت تنها قادر بودند ۱۱۷۸ نفر را در خود جای دهند. از طرفی تایتانیک میتوانست تا ۲۴۳۵ مسافر و تعداد ۹۰۰ نفر خدمۀ کشتی را با خود حمل کند که ظرفیت کل کشتی را به بیش از ۳۳۰۰ نفر میرساند.
درنتیجه، حتی اگر در حین تخلیۀ اضطراری، قایقهای نجات بهطور کامل استفاده میشدند، تنها قادر به حمل یکسوم از جمعیت کشتی بودند. اگرچه این شمار قایق نجات بر اساس استانداردهای امروزی بههیچوجه قابلقبول نیست، اما در آن زمان این تعداد از استاندارد شورای بازرگانی انگلیس فراتر بود.
یدا کردند تایتاافتاد و تعدادی سوار قایقهای کوچک شدند و نجات پ
کشتی تاتانیک چند مسافر داشت؟
سرنوشت کشتی تاتانیک فیلم و داستان شد سرنئشتی که پایان غم انگیزی داشت انهایی که سوار این کشتی شدند هرگز برنگشتند و خوراک کوسه ها شدند و در اعماق دریا جان دادند نزدیک به 1500 نفر مردند که نیمی از مسافران بودند
کشتی آراماس تایتانیک محصولِ رقابتی شدید بین شرکتهای کشتیسازی در نیمۀ اول قرن بیستم بود؛ بهخصوص رقابتی که میان شرکتهای وایت استار لاین (White Star Line) و کونارد (Cunard) بر سر ساختنِ بهترین کشتی بخار برقرار بود. کونارد شرکتی انگلیسی است که در آن دوران دو کشتیِ برجسته داشت. این کشتیها در آن زمان از پیچیدهترین و مجللترین کشتیها محسوب میشدند.
کشتیِ Mauretania از شرکت کونارد در سال ۱۹۰۷ به کار گرفته شد و سریعاً رکوردِ بالاترین میانگین سرعت در حین گذر از میان اقیانوس اطلس را ثبت کرد (۲۳٫۶۹ گره یا ۲۷٫۲۶ مایل در ساعت). این رکورد به مدت ۲۲ سال باقی ماند و شکسته نشد.
شاهکارِ دیگرِ کونارد کشتی Lusitania بود که در همان سال ۱۹۰۷ رونمایی شد و به دلیل طراحی داخلی فوقالعادهاش مورد تحسین و ستایش قرار گرفت. لوسیتانیا فرجامِ فاجعهآمیزی داشت؛ این کشتی در روز ۷ مه ۱۹۱۵ توسط یو-بوتِ آلمانی مورد حمله قرار گرفت و غرق شد. نزدیک به ۱۲۰۰ تن از ۱۹۵۹ نفری که در کشتی حضور داشتند کشته شدند و همین فاجعه باعث شد تا ایالات متحده آمریکا به جنگ جهانی اول ورود کند.
در همان سال بود که کونارد از دو کشتی مسافربرِ باشکوه خود پردهبرداری کرد. سپس رئیس کل وایت استار برنامۀ ساخت سه کشتی بزرگ را با ویلیام جی. پیری، رئیس هیئت مدیرۀ شرکت کشتیسازِ هارلند و ولف مطرح کرد. این کشتیها بخشی از کلاسِ جدید کشتیهای مسافربری «المپیک» بودند که در این کلاس هر کشتی میبایست ۸۸۲ فوت طول و پهنترین قسمت آن ۹۲٫۵ فوت پهنا داشته باشد که آن زمان بزرگترین کشتیهای جهان محسوب میشدند.
در مارس ۱۹۰۹ کار ساختِ این کشتیها در کارخانۀ عظیمِ کشتیسازی هارلند و ولف در بلفاست و ایرلند آغاز شد و بدون وقفه تا دو سال ادامه یافت. تایتانیک سومین مورد از این کشتیهای مسافربری بود.
در ۳۱ مارس ۱۹۱۱ تنۀ عظیمِ تایتانیک (بزرگترین شیء قابل حرکتِ ساختۀ انسان در آن زمان) به لبۀ اسکله و به داخل رود لاگان در بلفاست منتقل شد. بیش از ۱۰۰ هزار نفر در مراسم معرفی کشتی شرکت کردند که تنها یک دقیقه به طول انجامید و با موفقیت به پایان رسید.
سپس تنۀ کشتی سریعاً به یک لنگرگاه بسیار بزرگ بسته شد که در آنجا هزاران کارگر تقریباً یک سال را برای ساخت عرشههای کشتی، فضاهای داخلی مجلل و نصب ۲۹ دیگِ بخارِ عظیم سپری کردند. دیگهای بخار برای تأمین قدرت دو موتور اصلی کشتی استفاده میشدند.
نقصهای مرگبارِ کشتی تایتانیک «غرقنشدنی»
بر اساس برخی فرضیهها، کشتی تایتانیک از همان ابتدا از طراحیای رنج میبرد که بسیاری آن را شاهکار میدانستند. کشتیهای کلاس المپیک دارای یک بخش زیرِ آبِ دوگانه و ۱۵ محفظه با دیوارههای آببندیشده بودند. این محفظهها هر کدام درهای برقیِ آببندیشده داشتند که بهطور مجزا یا همزمان با استفاده از یک سوئیچ بر روی پل فرماندهی قابلکنترل بودند.
همین محفظههایِ مانع دخول آب بودند که مجلۀ شیپبیلدر (Shipbuilder) را برای به کار بردن لقب «عملاً غرقنشدنی» برای کشتیهای مسافربری المپیک تشویق کردند.
اما طراحی محفظۀ آببندیشده یک عیب اساسی داشت که از عوامل بسیار مهم در غرق شدن کشتی تایتانیک محسوب میشود. اگرچه دیوارههای محفظه هر کدام بهطور مجزا مانع دخول آب بودند، اما دیوارهایی که این دیوارهها را جدا میکردند تنها چند فوت بالاتر از سطح آب قرار داشتند. درنتیجه، آب میتوانست از یک دیواره به دیوارۀ دیگر سرازیر شود؛ مخصوصاً اگر کشتی تکان میخورد یا به سمت جلو مایل میشد.
دومین نقص ایمنی مهم که به مرگ شمار زیادی انسان انجامید، تعداد قایقهای نجاتِ کشتی تایتانیک بود. ۱۶ قایق نجات بهعلاوۀ چهار قایقِ انگلهارت تنها قادر بودند ۱۱۷۸ نفر را در خود جای دهند. از طرفی تایتانیک میتوانست تا ۲۴۳۵ مسافر و تعداد ۹۰۰ نفر خدمۀ کشتی را با خود حمل کند که ظرفیت کل کشتی را به بیش از ۳۳۰۰ نفر میرساند.
درنتیجه، حتی اگر در حین تخلیۀ اضطراری، قایقهای نجات بهطور کامل استفاده میشدند، تنها قادر به حمل یکسوم از جمعیت کشتی بودند. اگرچه این شمار قایق نجات بر اساس استانداردهای امروزی بههیچوجه قابلقبول نیست، اما در آن زمان این تعداد از استاندارد شورای بازرگانی انگلیس فراتر بود.
در تایتانیک چند نفر زنده ماندند و چند نفر مردند؟
اشرافزادگان و پولداران آنزمان هرگز فکر نمی کردند که پس از سوار شدن بر این کشتی آخرین روز زندگی خودشان را می گذرانند آنها غرق در شادی بودند و خوشحال اما این کشتی کشتی مرگ بود و نصف آنها مردند تقفریبا 1500 نفر از دنیا رفتند و اگر الان زنده می مانددند 100 سال عمر داشتند
کشتی آراماس تایتانیک محصولِ رقابتی شدید بین شرکتهای کشتیسازی در نیمۀ اول قرن بیستم بود؛ بهخصوص رقابتی که میان شرکتهای وایت استار لاین (White Star Line) و کونارد (Cunard) بر سر ساختنِ بهترین کشتی بخار برقرار بود. کونارد شرکتی انگلیسی است که در آن دوران دو کشتیِ برجسته داشت. این کشتیها در آن زمان از پیچیدهترین و مجللترین کشتیها محسوب میشدند.
کشتیِ Mauretania از شرکت کونارد در سال ۱۹۰۷ به کار گرفته شد و سریعاً رکوردِ بالاترین میانگین سرعت در حین گذر از میان اقیانوس اطلس را ثبت کرد (۲۳٫۶۹ گره یا ۲۷٫۲۶ مایل در ساعت). این رکورد به مدت ۲۲ سال باقی ماند و شکسته نشد.
شاهکارِ دیگرِ کونارد کشتی Lusitania بود که در همان سال ۱۹۰۷ رونمایی شد و به دلیل طراحی داخلی فوقالعادهاش مورد تحسین و ستایش قرار گرفت. لوسیتانیا فرجامِ فاجعهآمیزی داشت؛ این کشتی در روز ۷ مه ۱۹۱۵ توسط یو-بوتِ آلمانی مورد حمله قرار گرفت و غرق شد. نزدیک به ۱۲۰۰ تن از ۱۹۵۹ نفری که در کشتی حضور داشتند کشته شدند و همین فاجعه باعث شد تا ایالات متحده آمریکا به جنگ جهانی اول ورود کند.
در همان سال بود که کونارد از دو کشتی مسافربرِ باشکوه خود پردهبرداری کرد. سپس رئیس کل وایت استار برنامۀ ساخت سه کشتی بزرگ را با ویلیام جی. پیری، رئیس هیئت مدیرۀ شرکت کشتیسازِ هارلند و ولف مطرح کرد. این کشتیها بخشی از کلاسِ جدید کشتیهای مسافربری «المپیک» بودند که در این کلاس هر کشتی میبایست ۸۸۲ فوت طول و پهنترین قسمت آن ۹۲٫۵ فوت پهنا داشته باشد که آن زمان بزرگترین کشتیهای جهان محسوب میشدند.
در مارس ۱۹۰۹ کار ساختِ این کشتیها در کارخانۀ عظیمِ کشتیسازی هارلند و ولف در بلفاست و ایرلند آغاز شد و بدون وقفه تا دو سال ادامه یافت. تایتانیک سومین مورد از این کشتیهای مسافربری بود.
در ۳۱ مارس ۱۹۱۱ تنۀ عظیمِ تایتانیک (بزرگترین شیء قابل حرکتِ ساختۀ انسان در آن زمان) به لبۀ اسکله و به داخل رود لاگان در بلفاست منتقل شد. بیش از ۱۰۰ هزار نفر در مراسم معرفی کشتی شرکت کردند که تنها یک دقیقه به طول انجامید و با موفقیت به پایان رسید.
سپس تنۀ کشتی سریعاً به یک لنگرگاه بسیار بزرگ بسته شد که در آنجا هزاران کارگر تقریباً یک سال را برای ساخت عرشههای کشتی، فضاهای داخلی مجلل و نصب ۲۹ دیگِ بخارِ عظیم سپری کردند. دیگهای بخار برای تأمین قدرت دو موتور اصلی کشتی استفاده میشدند.
نقصهای مرگبارِ کشتی تایتانیک «غرقنشدنی»
بر اساس برخی فرضیهها، کشتی تایتانیک از همان ابتدا از طراحیای رنج میبرد که بسیاری آن را شاهکار میدانستند. کشتیهای کلاس المپیک دارای یک بخش زیرِ آبِ دوگانه و ۱۵ محفظه با دیوارههای آببندیشده بودند. این محفظهها هر کدام درهای برقیِ آببندیشده داشتند که بهطور مجزا یا همزمان با استفاده از یک سوئیچ بر روی پل فرماندهی قابلکنترل بودند.
همین محفظههایِ مانع دخول آب بودند که مجلۀ شیپبیلدر (Shipbuilder) را برای به کار بردن لقب «عملاً غرقنشدنی» برای کشتیهای مسافربری المپیک تشویق کردند.
اما طراحی محفظۀ آببندیشده یک عیب اساسی داشت که از عوامل بسیار مهم در غرق شدن کشتی تایتانیک محسوب میشود. اگرچه دیوارههای محفظه هر کدام بهطور مجزا مانع دخول آب بودند، اما دیوارهایی که این دیوارهها را جدا میکردند تنها چند فوت بالاتر از سطح آب قرار داشتند. درنتیجه، آب میتوانست از یک دیواره به دیوارۀ دیگر سرازیر شود؛ مخصوصاً اگر کشتی تکان میخورد یا به سمت جلو مایل میشد.
دومین نقص ایمنی مهم که به مرگ شمار زیادی انسان انجامید، تعداد قایقهای نجاتِ کشتی تایتانیک بود. ۱۶ قایق نجات بهعلاوۀ چهار قایقِ انگلهارت تنها قادر بودند ۱۱۷۸ نفر را در خود جای دهند. از طرفی تایتانیک میتوانست تا ۲۴۳۵ مسافر و تعداد ۹۰۰ نفر خدمۀ کشتی را با خود حمل کند که ظرفیت کل کشتی را به بیش از ۳۳۰۰ نفر میرساند.
درنتیجه، حتی اگر در حین تخلیۀ اضطراری، قایقهای نجات بهطور کامل استفاده میشدند، تنها قادر به حمل یکسوم از جمعیت کشتی بودند. اگرچه این شمار قایق نجات بر اساس استانداردهای امروزی بههیچوجه قابلقبول نیست، اما در آن زمان این تعداد از استاندارد شورای بازرگانی انگلیس فراتر بود.
تای تا نیک چیست؟
تای تانیک نام یک کشتی بزرگ در قرن 19 هست که کشتی مسافربری بود و از وسط پس از برخورد به یخ بزرگی مانند کوه یخی در هم شکست و از وسط 2 شقه شد پس از 2 نیم شدن غرق شد
کشتی آراماس تایتانیک محصولِ رقابتی شدید بین شرکتهای کشتیسازی در نیمۀ اول قرن بیستم بود؛ بهخصوص رقابتی که میان شرکتهای وایت استار لاین (White Star Line) و کونارد (Cunard) بر سر ساختنِ بهترین کشتی بخار برقرار بود. کونارد شرکتی انگلیسی است که در آن دوران دو کشتیِ برجسته داشت. این کشتیها در آن زمان از پیچیدهترین و مجللترین کشتیها محسوب میشدند.
کشتیِ Mauretania از شرکت کونارد در سال ۱۹۰۷ به کار گرفته شد و سریعاً رکوردِ بالاترین میانگین سرعت در حین گذر از میان اقیانوس اطلس را ثبت کرد (۲۳٫۶۹ گره یا ۲۷٫۲۶ مایل در ساعت). این رکورد به مدت ۲۲ سال باقی ماند و شکسته نشد.
شاهکارِ دیگرِ کونارد کشتی Lusitania بود که در همان سال ۱۹۰۷ رونمایی شد و به دلیل طراحی داخلی فوقالعادهاش مورد تحسین و ستایش قرار گرفت. لوسیتانیا فرجامِ فاجعهآمیزی داشت؛ این کشتی در روز ۷ مه ۱۹۱۵ توسط یو-بوتِ آلمانی مورد حمله قرار گرفت و غرق شد. نزدیک به ۱۲۰۰ تن از ۱۹۵۹ نفری که در کشتی حضور داشتند کشته شدند و همین فاجعه باعث شد تا ایالات متحده آمریکا به جنگ جهانی اول ورود کند.
در همان سال بود که کونارد از دو کشتی مسافربرِ باشکوه خود پردهبرداری کرد. سپس رئیس کل وایت استار برنامۀ ساخت سه کشتی بزرگ را با ویلیام جی. پیری، رئیس هیئت مدیرۀ شرکت کشتیسازِ هارلند و ولف مطرح کرد. این کشتیها بخشی از کلاسِ جدید کشتیهای مسافربری «المپیک» بودند که در این کلاس هر کشتی میبایست ۸۸۲ فوت طول و پهنترین قسمت آن ۹۲٫۵ فوت پهنا داشته باشد که آن زمان بزرگترین کشتیهای جهان محسوب میشدند.
در مارس ۱۹۰۹ کار ساختِ این کشتیها در کارخانۀ عظیمِ کشتیسازی هارلند و ولف در بلفاست و ایرلند آغاز شد و بدون وقفه تا دو سال ادامه یافت. تایتانیک سومین مورد از این کشتیهای مسافربری بود.
در ۳۱ مارس ۱۹۱۱ تنۀ عظیمِ تایتانیک (بزرگترین شیء قابل حرکتِ ساختۀ انسان در آن زمان) به لبۀ اسکله و به داخل رود لاگان در بلفاست منتقل شد. بیش از ۱۰۰ هزار نفر در مراسم معرفی کشتی شرکت کردند که تنها یک دقیقه به طول انجامید و با موفقیت به پایان رسید.
سپس تنۀ کشتی سریعاً به یک لنگرگاه بسیار بزرگ بسته شد که در آنجا هزاران کارگر تقریباً یک سال را برای ساخت عرشههای کشتی، فضاهای داخلی مجلل و نصب ۲۹ دیگِ بخارِ عظیم سپری کردند. دیگهای بخار برای تأمین قدرت دو موتور اصلی کشتی استفاده میشدند.
نقصهای مرگبارِ کشتی تایتانیک «غرقنشدنی»
بر اساس برخی فرضیهها، کشتی تایتانیک از همان ابتدا از طراحیای رنج میبرد که بسیاری آن را شاهکار میدانستند. کشتیهای کلاس المپیک دارای یک بخش زیرِ آبِ دوگانه و ۱۵ محفظه با دیوارههای آببندیشده بودند. این محفظهها هر کدام درهای برقیِ آببندیشده داشتند که بهطور مجزا یا همزمان با استفاده از یک سوئیچ بر روی پل فرماندهی قابلکنترل بودند.
همین محفظههایِ مانع دخول آب بودند که مجلۀ شیپبیلدر (Shipbuilder) را برای به کار بردن لقب «عملاً غرقنشدنی» برای کشتیهای مسافربری المپیک تشویق کردند.
اما طراحی محفظۀ آببندیشده یک عیب اساسی داشت که از عوامل بسیار مهم در غرق شدن کشتی تایتانیک محسوب میشود. اگرچه دیوارههای محفظه هر کدام بهطور مجزا مانع دخول آب بودند، اما دیوارهایی که این دیوارهها را جدا میکردند تنها چند فوت بالاتر از سطح آب قرار داشتند. درنتیجه، آب میتوانست از یک دیواره به دیوارۀ دیگر سرازیر شود؛ مخصوصاً اگر کشتی تکان میخورد یا به سمت جلو مایل میشد.
دومین نقص ایمنی مهم که به مرگ شمار زیادی انسان انجامید، تعداد قایقهای نجاتِ کشتی تایتانیک بود. ۱۶ قایق نجات بهعلاوۀ چهار قایقِ انگلهارت تنها قادر بودند ۱۱۷۸ نفر را در خود جای دهند. از طرفی تایتانیک میتوانست تا ۲۴۳۵ مسافر و تعداد ۹۰۰ نفر خدمۀ کشتی را با خود حمل کند که ظرفیت کل کشتی را به بیش از ۳۳۰۰ نفر میرساند.
درنتیجه، حتی اگر در حین تخلیۀ اضطراری، قایقهای نجات بهطور کامل استفاده میشدند، تنها قادر به حمل یکسوم از جمعیت کشتی بودند. اگرچه این شمار قایق نجات بر اساس استانداردهای امروزی بههیچوجه قابلقبول نیست، اما در آن زمان این تعداد از استاندارد شورای بازرگانی انگلیس فراتر بود.
کشتی تایتانیک چگونه غرق شد؟
کشتی بزرگی که همه جور اماکانات تفریحی داشت به خاطر اشتباه آدمیزاد و سهل انگاری از وسط 2 نصف شد این کشتی به تکه بزرگیب از یخ برخورد کرد و تعدادی مردند تعدادی هم زنده ماندند
کشتی آراماس تایتانیک محصولِ رقابتی شدید بین شرکتهای کشتیسازی در نیمۀ اول قرن بیستم بود؛ بهخصوص رقابتی که میان شرکتهای وایت استار لاین (White Star Line) و کونارد (Cunard) بر سر ساختنِ بهترین کشتی بخار برقرار بود. کونارد شرکتی انگلیسی است که در آن دوران دو کشتیِ برجسته داشت. این کشتیها در آن زمان از پیچیدهترین و مجللترین کشتیها محسوب میشدند.
کشتیِ Mauretania از شرکت کونارد در سال ۱۹۰۷ به کار گرفته شد و سریعاً رکوردِ بالاترین میانگین سرعت در حین گذر از میان اقیانوس اطلس را ثبت کرد (۲۳٫۶۹ گره یا ۲۷٫۲۶ مایل در ساعت). این رکورد به مدت ۲۲ سال باقی ماند و شکسته نشد.
شاهکارِ دیگرِ کونارد کشتی Lusitania بود که در همان سال ۱۹۰۷ رونمایی شد و به دلیل طراحی داخلی فوقالعادهاش مورد تحسین و ستایش قرار گرفت. لوسیتانیا فرجامِ فاجعهآمیزی داشت؛ این کشتی در روز ۷ مه ۱۹۱۵ توسط یو-بوتِ آلمانی مورد حمله قرار گرفت و غرق شد. نزدیک به ۱۲۰۰ تن از ۱۹۵۹ نفری که در کشتی حضور داشتند کشته شدند و همین فاجعه باعث شد تا ایالات متحده آمریکا به جنگ جهانی اول ورود کند.
در همان سال بود که کونارد از دو کشتی مسافربرِ باشکوه خود پردهبرداری کرد. سپس رئیس کل وایت استار برنامۀ ساخت سه کشتی بزرگ را با ویلیام جی. پیری، رئیس هیئت مدیرۀ شرکت کشتیسازِ هارلند و ولف مطرح کرد. این کشتیها بخشی از کلاسِ جدید کشتیهای مسافربری «المپیک» بودند که در این کلاس هر کشتی میبایست ۸۸۲ فوت طول و پهنترین قسمت آن ۹۲٫۵ فوت پهنا داشته باشد که آن زمان بزرگترین کشتیهای جهان محسوب میشدند.
در مارس ۱۹۰۹ کار ساختِ این کشتیها در کارخانۀ عظیمِ کشتیسازی هارلند و ولف در بلفاست و ایرلند آغاز شد و بدون وقفه تا دو سال ادامه یافت. تایتانیک سومین مورد از این کشتیهای مسافربری بود.
در ۳۱ مارس ۱۹۱۱ تنۀ عظیمِ تایتانیک (بزرگترین شیء قابل حرکتِ ساختۀ انسان در آن زمان) به لبۀ اسکله و به داخل رود لاگان در بلفاست منتقل شد. بیش از ۱۰۰ هزار نفر در مراسم معرفی کشتی شرکت کردند که تنها یک دقیقه به طول انجامید و با موفقیت به پایان رسید.
سپس تنۀ کشتی سریعاً به یک لنگرگاه بسیار بزرگ بسته شد که در آنجا هزاران کارگر تقریباً یک سال را برای ساخت عرشههای کشتی، فضاهای داخلی مجلل و نصب ۲۹ دیگِ بخارِ عظیم سپری کردند. دیگهای بخار برای تأمین قدرت دو موتور اصلی کشتی استفاده میشدند.
نقصهای مرگبارِ کشتی تایتانیک «غرقنشدنی»
بر اساس برخی فرضیهها، کشتی تایتانیک از همان ابتدا از طراحیای رنج میبرد که بسیاری آن را شاهکار میدانستند. کشتیهای کلاس المپیک دارای یک بخش زیرِ آبِ دوگانه و ۱۵ محفظه با دیوارههای آببندیشده بودند. این محفظهها هر کدام درهای برقیِ آببندیشده داشتند که بهطور مجزا یا همزمان با استفاده از یک سوئیچ بر روی پل فرماندهی قابلکنترل بودند.
همین محفظههایِ مانع دخول آب بودند که مجلۀ شیپبیلدر (Shipbuilder) را برای به کار بردن لقب «عملاً غرقنشدنی» برای کشتیهای مسافربری المپیک تشویق کردند.
اما طراحی محفظۀ آببندیشده یک عیب اساسی داشت که از عوامل بسیار مهم در غرق شدن کشتی تایتانیک محسوب میشود. اگرچه دیوارههای محفظه هر کدام بهطور مجزا مانع دخول آب بودند، اما دیوارهایی که این دیوارهها را جدا میکردند تنها چند فوت بالاتر از سطح آب قرار داشتند. درنتیجه، آب میتوانست از یک دیواره به دیوارۀ دیگر سرازیر شود؛ مخصوصاً اگر کشتی تکان میخورد یا به سمت جلو مایل میشد.
دومین نقص ایمنی مهم که به مرگ شمار زیادی انسان انجامید، تعداد قایقهای نجاتِ کشتی تایتانیک بود. ۱۶ قایق نجات بهعلاوۀ چهار قایقِ انگلهارت تنها قادر بودند ۱۱۷۸ نفر را در خود جای دهند. از طرفی تایتانیک میتوانست تا ۲۴۳۵ مسافر و تعداد ۹۰۰ نفر خدمۀ کشتی را با خود حمل کند که ظرفیت کل کشتی را به بیش از ۳۳۰۰ نفر میرساند.
درنتیجه، حتی اگر در حین تخلیۀ اضطراری، قایقهای نجات بهطور کامل استفاده میشدند، تنها قادر به حمل یکسوم از جمعیت کشتی بودند. اگرچه این شمار قایق نجات بر اساس استانداردهای امروزی بههیچوجه قابلقبول نیست، اما در آن زمان این تعداد از استاندارد شورای بازرگانی انگلیس فراتر بود.
چند نفر در کشتی تایتانیک زنده ماندند و چرا غرق شد؟
کشتی بزرگ تایتانیک یکی از قزرگتریت کشتی های جهان عصر خود بود این کشتی در اولین سفر خودش به یک کوه بزرگتر از خودش کوه یخی برخورد کرد و نصف شد سپس غرق شد نزدیک به 3 هزار نفر مسافر داشت که تفداد 1500 نفر آن غرق شدند و جان به جان آفرین تسلیم شدند.
کشتی آراماس تایتانیک محصولِ رقابتی شدید بین شرکتهای کشتیسازی در نیمۀ اول قرن بیستم بود؛ بهخصوص رقابتی که میان شرکتهای وایت استار لاین (White Star Line) و کونارد (Cunard) بر سر ساختنِ بهترین کشتی بخار برقرار بود. کونارد شرکتی انگلیسی است که در آن دوران دو کشتیِ برجسته داشت. این کشتیها در آن زمان از پیچیدهترین و مجللترین کشتیها محسوب میشدند.
کشتیِ Mauretania از شرکت کونارد در سال ۱۹۰۷ به کار گرفته شد و سریعاً رکوردِ بالاترین میانگین سرعت در حین گذر از میان اقیانوس اطلس را ثبت کرد (۲۳٫۶۹ گره یا ۲۷٫۲۶ مایل در ساعت). این رکورد به مدت ۲۲ سال باقی ماند و شکسته نشد.
شاهکارِ دیگرِ کونارد کشتی Lusitania بود که در همان سال ۱۹۰۷ رونمایی شد و به دلیل طراحی داخلی فوقالعادهاش مورد تحسین و ستایش قرار گرفت. لوسیتانیا فرجامِ فاجعهآمیزی داشت؛ این کشتی در روز ۷ مه ۱۹۱۵ توسط یو-بوتِ آلمانی مورد حمله قرار گرفت و غرق شد. نزدیک به ۱۲۰۰ تن از ۱۹۵۹ نفری که در کشتی حضور داشتند کشته شدند و همین فاجعه باعث شد تا ایالات متحده آمریکا به جنگ جهانی اول ورود کند.
در همان سال بود که کونارد از دو کشتی مسافربرِ باشکوه خود پردهبرداری کرد. سپس رئیس کل وایت استار برنامۀ ساخت سه کشتی بزرگ را با ویلیام جی. پیری، رئیس هیئت مدیرۀ شرکت کشتیسازِ هارلند و ولف مطرح کرد. این کشتیها بخشی از کلاسِ جدید کشتیهای مسافربری «المپیک» بودند که در این کلاس هر کشتی میبایست ۸۸۲ فوت طول و پهنترین قسمت آن ۹۲٫۵ فوت پهنا داشته باشد که آن زمان بزرگترین کشتیهای جهان محسوب میشدند.
در مارس ۱۹۰۹ کار ساختِ این کشتیها در کارخانۀ عظیمِ کشتیسازی هارلند و ولف در بلفاست و ایرلند آغاز شد و بدون وقفه تا دو سال ادامه یافت. تایتانیک سومین مورد از این کشتیهای مسافربری بود.
در ۳۱ مارس ۱۹۱۱ تنۀ عظیمِ تایتانیک (بزرگترین شیء قابل حرکتِ ساختۀ انسان در آن زمان) به لبۀ اسکله و به داخل رود لاگان در بلفاست منتقل شد. بیش از ۱۰۰ هزار نفر در مراسم معرفی کشتی شرکت کردند که تنها یک دقیقه به طول انجامید و با موفقیت به پایان رسید.
سپس تنۀ کشتی سریعاً به یک لنگرگاه بسیار بزرگ بسته شد که در آنجا هزاران کارگر تقریباً یک سال را برای ساخت عرشههای کشتی، فضاهای داخلی مجلل و نصب ۲۹ دیگِ بخارِ عظیم سپری کردند. دیگهای بخار برای تأمین قدرت دو موتور اصلی کشتی استفاده میشدند.
نقصهای مرگبارِ کشتی تایتانیک «غرقنشدنی»
بر اساس برخی فرضیهها، کشتی تایتانیک از همان ابتدا از طراحیای رنج میبرد که بسیاری آن را شاهکار میدانستند. کشتیهای کلاس المپیک دارای یک بخش زیرِ آبِ دوگانه و ۱۵ محفظه با دیوارههای آببندیشده بودند. این محفظهها هر کدام درهای برقیِ آببندیشده داشتند که بهطور مجزا یا همزمان با استفاده از یک سوئیچ بر روی پل فرماندهی قابلکنترل بودند.
همین محفظههایِ مانع دخول آب بودند که مجلۀ شیپبیلدر (Shipbuilder) را برای به کار بردن لقب «عملاً غرقنشدنی» برای کشتیهای مسافربری المپیک تشویق کردند.
اما طراحی محفظۀ آببندیشده یک عیب اساسی داشت که از عوامل بسیار مهم در غرق شدن کشتی تایتانیک محسوب میشود. اگرچه دیوارههای محفظه هر کدام بهطور مجزا مانع دخول آب بودند، اما دیوارهایی که این دیوارهها را جدا میکردند تنها چند فوت بالاتر از سطح آب قرار داشتند. درنتیجه، آب میتوانست از یک دیواره به دیوارۀ دیگر سرازیر شود؛ مخصوصاً اگر کشتی تکان میخورد یا به سمت جلو مایل میشد.
دومین نقص ایمنی مهم که به مرگ شمار زیادی انسان انجامید، تعداد قایقهای نجاتِ کشتی تایتانیک بود. ۱۶ قایق نجات بهعلاوۀ چهار قایقِ انگلهارت تنها قادر بودند ۱۱۷۸ نفر را در خود جای دهند. از طرفی تایتانیک میتوانست تا ۲۴۳۵ مسافر و تعداد ۹۰۰ نفر خدمۀ کشتی را با خود حمل کند که ظرفیت کل کشتی را به بیش از ۳۳۰۰ نفر میرساند.
درنتیجه، حتی اگر در حین تخلیۀ اضطراری، قایقهای نجات بهطور کامل استفاده میشدند، تنها قادر به حمل یکسوم از جمعیت کشتی بودند. اگرچه این شمار قایق نجات بر اساس استانداردهای امروزی بههیچوجه قابلقبول نیست، اما در آن زمان این تعداد از استاندارد شورای بازرگانی انگلیس فراتر بود.
ماهی دستک سبزیهای تازه رودبنه بادام نقره ده کجاست؟
کجاست آن مریم پاک مریم ناجی چرا به فکر این شکسته دل نیست رودبنه هم از کیاشهر و هم از لاهیجان راه داره یاد عزیزجون آیا از بندر کیاشهر می توان به رودبنه رفت؟ آیا از بندر کیاشهر می توان به رودبنه رفت؟ در روز بازار انجا می توان سبزی تازه گوجه خیار بادمجان و ماهی مرغ دریایی و خیلی چیزهای دیگه را خرید از کیاشهر تا رودبنه 7 کیلومتر بیشتر نیست در گیلان در روستاها معمولا به مامان یا مادر ننه می گویند که البته الان کمتر ننه می گویند و ننه نام مادر بزرگ هم هست که امروزه عزیز جون میگن یاد اون شعر افتادم عزیز جون بخدا دنیا وفا نداره عزیز جون بخدا دل شده پاره پاره اصلا این 3 روستا کجاست؟ در کجای ایران قرار دارند؟ چگونه به مردمکده پرکاپشت صفرابسته بروم؟ وقتی به طرف کیاشهر می رویم قبل از رسیدن به نقره ده که مرکز بادام زمینی هست این روستاها در سمت چپ و راست و جلوتر قرار دارند این روستا در استان گیلان است در گیلان روستاهای زیادهی هست چگونه به سوخته کوه بروم اصلا کجا هست؟ مانند سالکده پوشل در نزدیکی کیاشهر چه روستاها و دهاتهایی هست؟ وقتی برای مسافرت و دیدن مناظر زیبای شمال ایران در گیلان می رویم اولین فکری که به سرمان می زند این است کجا بریم کجا نریم چمدان را می بندیم و بار مسافرت را در صندوق عقب ماشین می گذاریم فلاسک جای و جند عدد استکان و نعلبکی قند و مقداری بیسکویت و جتو و پارجه و بعضی از لوازم مسافر بر می داریم با خودمان می بریم حالا فرض کنیم از شیراز به سمت رشت می رویم پس از گذشتن از شهرهای تهران قزوین آباده کم کم به رشت می رسیم حالا در رشت هستیم رشت هم دیدن داره مخصوصا سبزه میدان رشت که مجردهای سن بالای بازنشسته دوران او.قات قراغت را در آنجا می گذرانند شاید همسنی همفکری برای هم صبتی کوتاه یا بلند مدت که معمولا شماره هم به هم میدهند پیدا کنند انها پیرمردان خوش تیپ و خوش صحبت و اهل دلند.بگذریم اما اگر با خانواده به رشت می رویم بهترین جا پارک ملت هست انجا بزرگتر از سبزه میدان هست و و خانواده ها در انجا هستند جون سبزه میدان جای بخصوصی هست که کمتر خانواده ای انجا می روند سپس به طرف شهر کیاشهر می رویم از لشت نشا خشکبیحار می گذریم یا از فلکه شهر آستانه اشرفیف به طرف کیاشهر می رویم از همان ابتا روستاها دورو بر آن زیاد هست مانند ماشک سوختکوه پرکاپشت اما اگر قصد خرید ماهی و دیدن دریا دارید دستک و خود شهر کیاشهر عالی هست مرکز خرید ماهی که اگر صبح زود آنجا بروید ماهی های تازه صید شده را می توانید بخرید همه جور ماهی هست حتی ماهی سفید.
یاد عزیزجون آیا از بندر کیاشهر می توان به رودبنه رفت؟
رودبنه هم از کیاشهر و هم از لاهیجان راه داره یاد عزیزجون آیا از بندر کیاشهر می توان به رودبنه رفت؟ آیا از بندر کیاشهر می توان به رودبنه رفت؟ در روز بازار انجا می توان سبزی تازه گوجه خیار بادمجان و ماهی مرغ دریایی و خیلی چیزهای دیگه را خرید از کیاشهر تا رودبنه 7 کیلومتر بیشتر نیست در گیلان در روستاها معمولا به مامان یا مادر ننه می گویند که البته الان کمتر ننه می گویند و ننه نام مادر بزرگ هم هست که امروزه عزیز جون میگن یاد اون شعر افتادم عزیز جون بخدا دنیا وفا نداره عزیز جون بخدا دل شده پاره پاره اصلا این 3 روستا کجاست؟ در کجای ایران قرار دارند؟ چگونه به مردمکده پرکاپشت صفرابسته بروم؟ وقتی به طرف کیاشهر می رویم قبل از رسیدن به نقره ده که مرکز بادام زمینی هست این روستاها در سمت چپ و راست و جلوتر قرار دارند این روستا در استان گیلان است در گیلان روستاهای زیادهی هست چگونه به سوخته کوه بروم اصلا کجا هست؟ مانند سالکده پوشل در نزدیکی کیاشهر چه روستاها و دهاتهایی هست؟ وقتی برای مسافرت و دیدن مناظر زیبای شمال ایران در گیلان می رویم اولین فکری که به سرمان می زند این است کجا بریم کجا نریم چمدان را می بندیم و بار مسافرت را در صندوق عقب ماشین می گذاریم فلاسک جای و جند عدد استکان و نعلبکی قند و مقداری بیسکویت و جتو و پارجه و بعضی از لوازم مسافر بر می داریم با خودمان می بریم حالا فرض کنیم از شیراز به سمت رشت می رویم پس از گذشتن از شهرهای تهران قزوین آباده کم کم به رشت می رسیم حالا در رشت هستیم رشت هم دیدن داره مخصوصا سبزه میدان رشت که مجردهای سن بالای بازنشسته دوران او.قات قراغت را در آنجا می گذرانند شاید همسنی همفکری برای هم صبتی کوتاه یا بلند مدت که معمولا شماره هم به هم میدهند پیدا کنند انها پیرمردان خوش تیپ و خوش صحبت و اهل دلند.بگذریم اما اگر با خانواده به رشت می رویم بهترین جا پارک ملت هست انجا بزرگتر از سبزه میدان هست و و خانواده ها در انجا هستند جون سبزه میدان جای بخصوصی هست که کمتر خانواده ای انجا می روند سپس به طرف شهر کیاشهر می رویم از لشت نشا خشکبیحار می گذریم یا از فلکه شهر آستانه اشرفیف به طرف کیاشهر می رویم از همان ابتا روستاها دورو بر آن زیاد هست مانند ماشک سوختکوه پرکاپشت اما اگر قصد خرید ماهی و دیدن دریا دارید دستک و خود شهر کیاشهر عالی هست مرکز خرید ماهی که اگر صبح زود آنجا بروید ماهی های تازه صید شده را می توانید بخرید همه جور ماهی هست حتی ماهی سفید.